در سال 2002 ویژگیهای مدیریت دانش در برخی از بانکهای بزرگ مانند شرکت چیس منهتن[1]، جیتی گروپ[2]، بانک آمریکا[3]، بانک کونتیننتال[4] بررسی شد. برخلاف مدیریت دانش در بانکهای ژاپنی که در مطلبی دیگر به تفصیل به آنها پرداختیم.
مدیریت دانش در بانکهای آمریکا
بانکهای آمریکایی توجه چشمگیری به دانش خارجی داشتند؛ زیرا بانکهای آمریکایی، عمدتاً به استخدام افراد خارج از سازمان که دانش جدیدی درمورد زمینهای خاص مانند فناوری اطلاعات داشتند و یا استخدام فارغالتحصیلان دبیرستان که برنامههای مربوط به آن فناوری را آموزش دیدهاند، میپرداختند.
این تفاوت به این واقعیت مربوط میشود که ایالات متحده آمریکا کشوری است که مهاجران زیادی را پذیرفته و بانکهای آن میتوانند کارمندانی عالی با دانش جدید از کشورهای مختلف استخدام کنند. با این حال، ایالات متحده نیز کشوری است که در آن افراد شغل و کار خود را به راحتی و به طور مرتب تغییر میدهند و این نرخ بالای گردش شغلی، مستندسازی دانش خبرگان داخلی در بانکهای آمریکایی را با مشکل مواجه میکند.
تحقیقات مدیریت دانش در بانکهای آمریکایی در سال 2004 و با بررسی استراتژی مدیریت دانش بانک ملی پیتسبورگ[5] ادامه پیدا کرد. استراتژی اصلی این بانک در مدیریت دانش، استراتژی کدگذاری[6] بود، بدان معنا که بر تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح و سپس ذخیره کردن آن در پایگاههای داده تمرکز کرده بود. این بانک همچنین شبکه اینترانتی ایجاد کرد و برای دسترسی پرسنل، آن را در بستر اینترنت و در وبسایت بانک قرار داد. همه این امکانات باعث شد که فرهنگ تقسیم دانش بین کارکنان، مشتریان و سایر گروههای ذیربط تقویت شود.
مدیریت دانش در بانکهای آلمان
همچنین در سال 2003 کاربرد مدیریت دانش در یکی از 5 بانک بزرگ آلمان که نام آن بنا به دلایلی در مطالعه مذکور مشخص نشده بود، بررسی شد. این بانک بهصورت همزمان به کدگذاری دانش (تبدیل دانش ضمنی به دانش آشکار) و پردازش دانش آشکار میپرداخت. این بانک کمتر به انتقال دانش ضمنی کارشناسان خود در قالب فضاهای تعاملی توجه میکرد که نشاندهنده تمرکز بانک بر فرآیند آشکارسازی [7] نسبت به اجتماعیکردن [8] برای انتقال دانش است.
در سال 2004 نیز ابزارهای مرتبط با مدیریت دانش یک شرکت آلمانی با بیش از 255،00
0 مشتری و 200 کارمند و فعال در زمینه خدمات بانکی و بیمهای، مورد بررسی قرار گرفت. این شرکت چندین روش برای مدیریت دانش خود به کار گرفته بود، ازجمله استفاده از سیستمهای مدیریت اسناد برای کمک به کارکنان برای یافتن سند مربوطه در کمترین زمان ممکن، برگزاری سمینارهای منظم برای آموزش کارمندان و ایجاد دانش ازطریق برقراری ارتباط مستقیم با همکاران، مدیران و کارشناسان.
علاوه بر این، این شرکت از برخی ابزارهای فناورانه برای به اشتراکگذاری دانش مانند Lotus Notes، نامه الکترونیکی، اینترانت و اینترنت استفاده میکرد. در ادامه بهعنوان نمونهای از رویکرد مبتنی بر فناوری در استقرار راهکارهای مدیریت دانش در امور بانکی، در سال 2009 سیستم اطلاعات Lotus Notes یک بانک آلمانی که نام آن در مطالعه مشخص نشده است، مورد بررسی قرار گرفت. این سیستم در سال 2004 برای ایجاد شبکههای داخلی بین اعضای آن بانک، انتقال پیامها، انتشار اخبار برای هر بخش، درخواست گردش اسناد و حل مشکلات استفاده میشد.
منابع:
[1] Chase Manhattan Corporation
[2] CitiGroup
[3] Bank of America
[4] Continental Bank
[5] Pittsburgh National Corporation (PNC) Bank
[6] codification
[7] externalization
[8] socialization