توسعۀ محصول فرایندی است که در آن محصول یا خدمتی جدید به بازار عرضه میشود. موفقیت این فرایند را میتوان با تعریفِ شاخصهایی اندازهگیری کرد. اصطلاح توسعه محصولات جدید، هم در مورد محصولاتی که بهطور کلی در دنیا جدید هستند و هم در مورد اِعمال حداقل بهبود و تغییر در محصولات موجود به کار میرود. امروزه عمر بازار محصولات در حال کاهش است و پیشبینی میشود که نرخ توسعه محصولات در هر 5 سال 2 برابر شود. در نتیجه، محصولات جدیدی که نیازها و خواستههای مشتریان را برآورده سازند و از آن فراتر روند، عاملی کلیدی در حفظ و بهبود مزیت رقابتی برای سازمانها به شمار میروند.
یکی از قابلیتهای سازمانهای موفق و برتر، توانایی آنها در استفاده از دانش در سراسر فرایند توسعه محصول است که خود موجب موفقیت در پروژههای توسعه محصول جدید میشود. توسعهِ محصول، فعالیتی دانشمحور است و سازمانها برای موفق شدن به دانش و اطلاعات کافی نیاز دارند. به همین منظور در این شماره از مجله 10 اصلی که برای مدیریت دانش در توسعه محصول نیاز است را بر اساس پژوهشی که توسط نیکمیلتون[1] در سال 2020 انجام شده است را با شما به اشتراک میگذارم.
10 اصل مدیریت دانش در توسعه محصولات
1- باید به دانش هم بهعنوان مواد اولیه و هم محصول نهایی توجه داشت. این نگاه منجر به تولید همزمان دانش و محصول میشود.
2- باید توجه داشت که دانش قابلاجرا باارزشتر از دانش خالص (Pure) است. دانش قابل اجرا نحوه انجام فعالیت با توجه به شرایط را توضیح میدهد؛ در حالیکه دانش خالص فقط لزوم انجام فعالیت را توصیه میکند.
3- دانش باید برای استفاده و مدیریت قابل اجرا باشد. به بیان دیگر دانش صاحبنظران و خبرگان سازمان باید در بین مورد دانش سازمان و نحوه اجرایی نمودن آن بحث و تبادل نظر داشته باشند؛ زیرا دانش مهمترین دارایی هر سازمانی محسوب میشود.
4- سازمان باید برای توسعه محصول از چارچوب مدیریت دانش استفاده کند و از ابزارها و تکنیکهای مدیریت دانش برای شناسایی، خلق، ذخیرهسازی، بهاشتراکگذاری و بهکارگیری دانش استفاده کند.
5- دانشِ مورد نیاز برای موفقیت فرایند توسعه محصول شامل درک عمیقی از علایق تمام مشتریان، چگونگی تصمیمگیری برای در نظر گرفتن علایق و چگونگی تعاملِ با آنهاست.
6- دانش مورد نیاز برای موفقیت باید قبل از تصمیمگیری وجود داشته باشد. به بیان بهتر دانش مناسب باید در زمان مناسب در سازمان وجود داشته باشد تا از تصمیمسازی و تصمیمگیری پشتیبانی کند. نکته قابل توجه در این خصوص وجود بسترهایی است که افراد بتوانند از دانش سازمانی به نحو مطلوبی آگاه شده و از آن استفاده کنند.
7- برنامهریزی برای فرایند توسعه محصول باید به گونهای انجام شود تا حداکثر یادگیری در زمان قبل از اجرا باشد. این یک اصل مهم برای توسعه محصولات جدید و ناب است و بیانگر این است که سازمان در مراحل اولیه توسعۀ محصول باید به جمعآوری اطلاعات و دانش بپردازد تا در گامهای بعدی از این دانش بهصورت بهینه استفاده کند.
8- مکانیسم اطمینان از جستجو و استفاده مجدد از دانش باید در فرایند تولید محصول وجود داشته باشد تا در صورت لزوم، از دانش استفادهشده، مجدداً استفاده شود.
9- دانش باید بهصورت فعال و بهطور سیستماتیک مورد استفاده قرار گیرد تا ضعیفترین گزینههای موجود از بین همه راهحلهای ممکن حذف شود. دانش باید این امکان را به وجود آورد که طرحها به بهینهترین صورت ممکن تبدیل شوند. برای مثال شرکت تویوتا چندین طرح اولیه را به صورت موازی اجرا میکند، مواردی را که ضعیف هستند حذف و از ترکیب ویژگیهای طرحهای باقیمانده برای تولید محصولات جدید استفاده میکند.
10- سازمان باید فرایند شناسایی، خلق و استفاده از دانش توسعه محصول را به سایر داراییهای سازمان اضافه کند. سرمایه اصلی برای توسعه محصول، دانش است. به عبارتی دانش دارایی بسیار مهمی است که سازمان را قادر به تولید محصولات جدید میکند.
برای اجرای اصول فوق باید در نظر داشت که بعضی از اصول اشاره شده، خلاف شیوههای امروزی مدیریت است و حتی برخلاف نظرات بعضی از کارکنان به نظر میرسد. علاوه بر این، برخی از نقشها در سازمان ممکن است برای مدیریت دانشِ بهتر نیاز به ایجاد یا اصلاح، داشته باشند و مانند هر طرح بهبودی دیگری، باید منجر به تغییر سازمانی شود. زمانیکه این اصول و قابلیتها اجرا میشود، بهرهوری مهندسی و دستیابی به برنامههای سازمان بهسرعت افزایش مییابد.
منبع:
10 Principles for KM in product development, Knoco stories, March 2020, Nick Milton
پانوشت:
[1] Nick Milton