در این مطلب به بررسی کارکرد نظام جبران خدمات در اثربخشی مدیریت دانش میپردازیم.
نظام جبران خدمات یکی از موثرترین عوامل در جلب مشارکت کارکنان نسبت به فعالیتهای مرتبط با مدیریت دانش است. تلاش در پرداخت پاداش و بکارگیری روشهای تشویقی و انگیزشی موضوعی است که پیشتر در پژوهشهای مرتبط با منابع انسانی به اثبات رسیده است. مطابق با آموزههای هرم مازلو، انسانها نیازهای متعددی در سطوح مختلف دارند و هر چه توانایی و تجربه کارکنان یک سازمان بیشتر شود، نیازهای طبقه بالاتر نیز باید مورد توجه جدیتری قرار گیرد.
به همین دلیل در این نوشتار به چرایی و اثرات مثبت نظام جبران خدمات در برانگیختن کارکنان و موفقیت در عرصه مدیریت دانش سازمانها میپردازم.
1- نظام جبران خدمات به عنوان یک دستورالعمل کاری
داشتن یک رویه مشخص در پرداختها به ازای انجام کارهایی مشخص در حوزه مدیریت دانش در واقع همان ایجاد یک راهنمای عملکرد برای کارکنان است. به عنوان مثال وقتی در نظامنامه جبران خدمات مدیریت دانش عنوان میکنیم که اشتراک دانش، بکارگیری دانش و یا ارزیابی دانش دارای امتیازی مشخص است، ناخواسته چرخه مدیریت دانش را برای کارکنان تبیین نمودهایم و اینگونه همکاران ما در پی توالی این فعالیتها با یکدیگر به سوال و جواب میپردازند. نتیجه اینکه نظام جبران خدمات نظاممند و براساس روش اجرایی در حوزه مدیریت دانش، خود یک راهنمای عملکرد برای کارکنان خواهد بود.
2- نظام جبران خدمات موثر در شدت انگیزش کارکنان
زمانی که صحبت از انگیزش میشود شاید کمی این بحث مبتدی و ساده به نظر برسد؛ اما باید توجه داشت آستانه اثربخشی در میان کارکنان متفاوت است و نمیتوان از یک رویکرد یکسان برای برانگیختن تمامی کارکنان استفاده نمود. به عنوان مثال اعطای پاداش پانصد هزارتومانی برای به اشتراکگذاری دانش شاید برای نیرویی که چهارمیلیون تومان حقوق دریافتی دارد، انگیزاننده باشد اما برای مدیر یا کارمند با سابقهای که ده میلیون یا بیشتر حقوق دریافتی دارد ممکن است آنچنان انگیزاننده به نظر نرسد.
نظام جبران خدمات اثربخش در مدیریت دانش میتواند نسبت به تنظیم و برقراری شدت انگیزش در میان کارکنان مختلف وارد عمل شده و نیازهای انگیزشی تمامی کارکنان را پوشش دهد. به عنوان مثال تشویق مشارکت کارکنان بر اساس ضریبی از پایه حقوقی و یا ساعت اضافهکاری میتواند موجب تنظیم شدت انگیزشی شود.
توجه به یک نکته نیز در این حوزه بسیار حائز اهمیت است. ارزشگذاری مادی فعالیت سایر کارکنان (مدیر یا کارگر) به معنی ارزشگذاری بر عملکرد یا مثلا دانش به اشتراک گذاشته کارکنان نیست. چه بسا مدیری برای مشارکت دانشی خود بخاطر حقوق بالاتر پاداش بیشتری نسبت به شخصی با حقوق کمتر بگیرد، اما کیفیت دانش شخص دوم از لحاظ شاخصهای سنجش در سطح بالاتری باشد که این موضوع ضرورت ارزش گذاری امتیازی مشارکت کارکنان را بیش از پیش تعیین مینماید.
3- نظام جبران خدمات به عنوان محرک رقابتی کارکنان
نظام جبران خدمات در مدیریت دانش موجب خواهد شد کارکنان انگیزه لازم جهت رقابت با یکدیگر را پیدا نموده و نتیجه حاصله همان ارائه راهحلهای دانشی و ارائه تجارب و درس آموختههای آنان خواهد شد. هرچه نظام جبران خدمات مرتبط با مدیریت دانش با جزییات و دقت بیشتری تدوین شود، قضاوت در خصوص دانش و تجارب ثبت شده کارکنان را عادلانه و علمیتر میکند و از این رو تجربیات ارائه شده توسط کارکنان از سطح کیفی بالاتری برخوردار میگردد.این مهم نیز در سایه رقابت بین کارکنان حاصل خواهد شد.پیشنهاد میشود به منظور اثربخشی نظام جبران خدمات به عنوان محرک رقابتی بین کارکنان، ترجیحا رویکردهای غیرمادی اعمال شود. بکارگیری روشهایی مانند ” کارکنان یقه سفید “، “نشست صمیمانه مدیریت ارشد سازمان با کارکنان برتر دانشی به همراه خانواده ” اثربخشی بسیار بالایی در ایجاد رقابت سالم میان کارکنان خواهد شد.
4- نظام جبران خدمات ابزاری جهت توازن کار و زندگی
هرچند در واقعیت، سازمانها نشان دادهاند که نمیتوانند بودجه قابل توجهی برای نظام جبران خدمات پیشبینی کنند، اما همین مقادیر اندک نیز ممکن است موجب تسهیل در توازن کار و زندگی کارکنان شود. به عنوان مثال اعطای 40 ساعت دستمزد اضافهکاری به ازای مشارکت دانشی یک خبره موجب خواهد شد آن فرد در ایام آتی بجای صرف وقت اضافه، در کنار خانواده خود وقت بگذراند و از این جنبه نقش مثبتی در ایجاد توازن کار و زندگی کارکنان ایجاد نماید.
5- نظام جبران خدمات در نقش کانال ارتباطی
نظام جبران خدمات اثربخش بهعنوان یک واسطه، سیگنالهایی بین دو سطح مدیریت و کارکنان ایجاد مینماید. این سیگنالها را شاید نتوان بهعنوان یک کانال ارتباطی مستقیم تلقی نمود، اما منجر به ایجاد کانالهای جدیدتر و یا اثربخشی دیگر کانالها خواهد شد. به تازگی مرسوم شده که سازمانها با استفاده از پیامرسانهای اجتماعی، نسبت به ارتباط بین سطوح مختلف سازمانی تلاش میکنند، اما گاها پس از گذشت مدتی، هیجان اولیه ارتباطی کاهش یافته و تعداد مشارکتها و ارسال نظرات کم و کمتر میشود. سیگنالهای منتج از نظام جبران خدمات نقش مثبتی در تقویت کانالهای مذکور خواهد شد.