مدیریت دانش

مسیر تجربی یادگیری مدیریت دانش

در این مطلب به بررسی اهمیت مسیر تجربی یادگیری مدیریت دانش می‌پردازیم.

به نظر می‌رسد که تعداد زیادی از مدیران ارشد دانش با طی کردن یک مسیر تجربی به سطح قابل قبولی از تخصص در مدیریت دانش رسیده‌اند. به بیان دیگر بیشتر مدیران ارشد دانش موفق در سطح دنیا لزوما در رشته های دانشگاهی مرتبط با مدیریت دانش تحصیل نکرده اند و تخصص آن‌‌ها در این زمینه بیشتر از طریق انجام فرایندها و حین کار به دست آمده است. البته شاید یکی از دلایل ریشه ای در این خصوص عدم وجود رشته ها و یا گرایش های تخصصی دانشگاهی در حوزه مدیریت دانش بود که این مسئله طی چندسال اخیر در دانشگاه ها مورد توجه قرار گرفته است.

نیک پول [1]، مدیر عامل CILIP در سخنرانی خود در مورد وضعیت تخصص مدیر دانش، مسیر آکادمیک و مسیر تجربی پیموده خود را به عنوان بخشی از مسیر شغلی یک مدیر دانش و اطلاعات مشخص می‌کند (شکل1)

 

 

در مقاله دیگری این موضوع مطرح شده است که مسیر تجربی ممکن است به اندازه مسیر آکادمیک یا حتی بیشتر مهم باشد و همچنین باید دانست که مسیر آکادمیک و مسیر تجربی برای مدیریت دانش  هر دو در نهایت در یک مسیر ادغام می شوند. در این مقاله وزیر آموزش سنگاپور، اونگ یونگ[2] ادعا می‌کند که مهارت‌ها به اندازه مدارک و تحصیلات دانشگاهی مهم هستند. وی اظهار می کند که مردم سنگاپور باید از این باور که تحصیلات دانشگاهی تنها راه برای رشد توانایی های فردی است، دست بردارند. اونگ یونگ تاکید درد که بخشی از فرایند رشد توانایی ها می‌تواند به صورت مدرک تحصیلی و طی دوره های فشرده کوتاه مدت کسب شود؛ اما جنبه دیگر کسب مهارت تجربه و تخصصی است که با پشتکار و بدون مدارک کاغذی به دست می‌آید.

شما دانش خود را از طریق گذراندن یک دوره دریافت می‌کنید، اما برای تبدیل دانش به چیزی که برای جامعه مفید است، به مهارت نیاز دارید. مهارت چیزی است که دانش شما را فعال می‌کند. از این منظر  مهارت ها بالاتر از مدارک تحصیلی محسوب می شوند. حقیقت این است که هر دو  جز برای اثربخشی در کار مورد نیاز است.

با این وجود،علی‌رغم مطلوب بودن مدرک و تجربه به صورت همزمان، تجزیه و تحلیل نگارنده نشان می‌دهد که اکثر مدیران ارشد دانش مدرک تحصیلی مدیریت دانشی مرتبطی ندارند و مدارک آنها در زمینه‌های دیگر است. برای تحلیل بهتر، مدارک تحصیلی چهار نفر برتر لیست 100 نفر تاثیرگذار حوزه مدیریت دانش  MindTouch 2013 بررسی شده است. دیوید گورتین[3] ، دیو اسنودن[4] ، استن گارفیلد[5] و نانسی وایت.[6] هر چهار نفر از رهبران شناخته شده‌ای در جامعه مدیریت دانش هستند و تجربه بسیار قابل توجهی دارند، اما در پروفایل لینکدین آنها مدارک تحصیلی مدیریت دانش قید نشده است. تحصیلات آنها عبارت است از:

  • دیوید گورتین – کارشناسی فیزیک کاربردی از دانشگاه کاونتری.
  • دیو اسنودنMBA – مدیریت مالی از دانشگاه میدلکس لیسانس فلسفه از دانشگاه لنکستر
  • استن گارفیلد – کارشناسی ریاضیات کاربردی و علوم کامپیوتر از دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس. روزنامه نگاری و علوم کامپیوتر از دانشگاه نورث وسترن.
  • نانسی وایت – لیسانس گیاهشناسی از دانشگاه دوک

با بررسی دیگر افرادی که در لیست ده مورد برتر فهرست MindTouch قرار دارند، به نظر می‌رسد که فقط یک نفر دارای مدارک مربوط به مدیریت دانش است. آلیس مکگیلواری[7] بسیار واجد شرایط است و همچنین دارای تجربه بسیار قابل توجهی است (دکتری سیستم های انسانی و سازمانی از دانشگاه فیلدینگ؛ گواهی گفتگو ، مشورت و تعامل عمومی از دانشگاه فیلدینگ ؛ کارشناسی ارشد توسعه انسانی از دانشگاه فیلدینگ ؛ کارشناسی ارشد رهبری از دانشگاه Royal Roads ؛ و لیسانس مطالعات عمومی با رتبه ممتاز از دانشگاه آتاباسکا)

با این حال تحلیل صورت گرفته هیچ وجه علمی نیست، اما حاکی از آن است که تعداد زیادی از مدیران ارشد دانش با پیمودن مسیر مدیریت دانش به صورت تجربی به این سطح رسیده اند و این یک امربسیار مثبت تلقی می‌شود.
با توجه به نتایج حاصله، باید تجزیه و تحلیل جامع‌­تری از مدارک تحصیلی طیف گسترده‌ای از مدیران دانش انجام شود. به طور بالقوه مشخص است که در این تحلیل‌ها باید به اهمیت مسیر تجربی یادگیری مدیریت دانش (و نه فقط تجربه) در وضعیت مدیر دانش تأکید شود.

منبع :

whats-more-important-for-knowledge-managers-education-or-skills-and-experience

پانوشت:

[1] Nick Poole

[2] Ong Ye Kung

[3] David Gurteen

[4] Dave Snowden

[5] Stan Garfield

[6] Nancy White

[7] Alice MacGillivray

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده + 16 =