نقش محوری مدیر مالک (Owner-manager) در مدیریت دانش
شرکت های کوچک و متوسط (SME) سهم اقتصادی قابل توجهی دارند، اما همانطور که در مقالات گذشته به آن اشاره شده است، SME ها از نظر شیوههای مدیریت دانش پشت سازمانهای بزرگ قرار میگیرند. برای کمک به پیشرفت مدیریت دانش در SME ها، اخیرا در یک رساله دکتری دانشگاه لستر، نویسنده به دنبال پاسخ به سه سوال اساسی بود:
- مالکان / مدیران و کارمندان در SME ها چگونه مدیریت دانش را در صورت وجود، درک میکنند و از آن استفاده میکنند؟
- ماهیت و ساختار روابط بین اعضای یک سازمان چگونه مدیریت دانش در SME ها را شکل میدهد؟
- مسائل مربوط به قدرت و کنترل چگونه مدیریت دانش در SME ها را شکل میدهند؟
این مطالعه شامل شرکتهای خرد با کمتر از 10 کارمند بود. در این پژوهش یافتههای تحقیقات قبلی مورد تأیید واقع شده اند که نشان میدهد SME ها عمدتا بدون اینکه به اصطلاحات رسمی و ساختارهای مدیریت دانشی مراجعه کنند، از مدیریت دانش غیر رسمی استفاده میکنند. به این صورت حتی مشارکت کنندگانی که از مفهوم مدیریت دانش آگاهی و تصویری ندارند، میتوانستند پنج فعالیت اساسی مدیریت دانش و چگونگی پیاده سازی آنها در سازمان را درک کنند. پنج فعالیت اساسی عبارتند از شناسایی دانش، کسب(ایجاد) دانش، ذخیره دانش، اشتراک دانش و استفاده مجدد از دانش.
برخی دگرگونیها در دیدگاههای شرکت کنندگان پدیدار شد، که محقق نتیجه گرفت که به دلیل متفاوت بودن SME ها از نظر اندازه، صنعت، وضعیت مالکیت، سطح فناوری اطلاعات (IT) این تفاوت به وجود آمده و به شکلی است که میتوان آنها را به عنوان شرکتهای متمرکز دانشی یا شرکتهای متمرکز نیروی کار/ سرمایه توصیف کرد.
نقش محوری مدیر مالک
یکی از یافتههای قابل توجه از این تحقیق این است که مدیر مالک SME نقشی اساسی در اجرای مدیریت دانش دارد. نویسنده عوامل مختلفی در رابه با ابعاد اجتماعی و قدرت شناسایی کرد و اظهار داشت:
” درک و عملکرد مدیران مالک از مدیریت دانش با تلفیقی از عوامل زمینهای، باورهای اجتماعی، باورهای شناختی، باورهای تجاری، سوابق آموزشی و تجارب شخصی مربوطه در یک محیط پویا و همیشه در حال تغییر، شکل میگیرد. ماهیت و ساختار روابط بین اعضای یک سازمان به دلیل مداخله مدیران مالک و نحوه تعامل متقابل با پرسنل، بر مدیریت دانش در SME ها تأثیر مثبت یا منفی میگذارد. ماهیت و ساختار روابط نیز با موضوعات قدرت و کنترل در ارتباط است که مدیریت دانش را به صورت فعال و تعاملی شکل میدهد.”
برخی از مدیران مالک، به ویژه شرکتهای کوچک، تمایل دارند تیم های خود را با افرادی بسازند که تا حد ممکن با باورهای اجتماعی گروه موجود سازگار باشد. برخی از مدیران مالک نیز ساختارهای مدیریتی مسطحی را برای کاهش رفتار های تضاد آمیز در بین کارکنان ایجاد می کنند. عدم امنیت و تضاد در سازمان از دلایل اصلی رفتار احتکار دانش و تصور”دانش به عنوان قدرت” است که با اتخاذ موارد فوق این موارد به مدیریت دانش سود میرسانند.
سه عامل کلیدی در مدیریت دانش شرکتهای کوچک و متوسط
از این تحقیق، سه فاکتور متمایز را میشود مشخص کرد که تعیین میکند مدیر مالک چگونه بر مدیریت دانش در سازمان خود تأثیر میگذارد:
- آیا این کسب و کار خانوادگی است؟ مدیریت دانش در این سازمانها تحت تأثیر برنامه های جانشینی مدیر-مالک قرار دارد. در بسیاری از مشاغل خانوادگی، مدیریت دانش به عنوان یک مسئله خصوصی- شخصی به جای یک مسئله سازمانی دیده میشود، بنابراین مدیر مالک شخص را درگیر فعالیت های مدیریت دانش نمیکند. با این حال، مشاغل خانوادگی که به بهترین وجه از دوران سخت اقتصادی جان سالم به در بردند، کسب و کار هایی بودند که برای پذیرفتن فرهنگ سازمانی که از مدیریت دانش حمایت میکند، به طور فعال تکامل یافته بودند.
- تا چه میزان مدیران مالک، شرکت خود را بعنوان شرکت متمرکز نیروی کار/ سرمایه با پرسنلی با سطح مهارت و تحصیلات پایینتر، یا بعنوان شرکتی متمرکز دانشی میدانند؟ مدیران مالک سازمانهای متبحر دانش این موضوع را متوجه شده بودند که مدیریت دانش بدون درگیری پویای کارمندان غیرقابل تصور است و یادگیری سازمانی یک روند مداوم است.
- آیا ماهیت کار در سازمان برای انجام مأموریت یا پروژه به شدت وابسته به تلاش جمعی تیم است؟ این نوع سازمان نسخه دموکراتیک مدیریت دانشی را نشان میدهد، جایی که همه اعضای سازمان در کلیه فعالیتهای مدیریت دانشی و تصمیمگیری به طور مساوی شرکت میکنند.
منبع:
https://realkm.com/2019/02/13/the-pivotal-role-of-the-owner-manager-in-knowledge-management-in-smes/