
تعارضهای مدیریت دانش
تعارضهای مدیریت دانش و راهبردهای آن، نشان ميدهدکه وجود تعارض در سازمانها میتواند دارای نتایج مثبت یا مخرب باشد که در مقابله با آن میتوان از راهبردها و سبکهای مختلف استفاده کنند، بیشترین راهبرد بکار رفته در ارتباط با مدیریت تعارض، روش همکاری و تشریکمساعی مبتنی بر اعتماد است.
مدیریت دانش عبارت است از بهرهبرداری و توسعهی داراییهای دانشی یک سازمان در جهت تحقق اهداف سازمان است. دانشی که مدیریت میشود شامل هر دو نـوع دانـش صـریح و ضمنی است. مدیریت این دانش شامل تمام فرایندهای مرتبط بـا شناسـایی دانـش، ایجـاد نظامی برای تولید و نگهداری از مخازن دانش و همچنین ترویج و تسهیل اشتراک دانـش و یادگیری سازمانی است. سازمانهای موفـق در مـدیریت دانـش، دانـش را یـک سرمایهی سازمانی دانسته و ارزشها و قوانین سازمانی را جهت پـشتیبانی از تولیـد و اشـتراک دانـش توسعه میدهند.
تعارضهای مدیریت دانش
در سازمانهایی که مديريت دانش وجود ندارد موارد زير را جهت موفق شدن در کسبوکار خود کارآمد میدانند:
· اطلاعات مهم را در مکانهای مختلف ذخیره کرده و براي پیدا کردن آنها هزینههای غیرضروری را متحمل شوید |
· 27 درصد از وقت خود را صرف جستجوی اطلاعات کنید
|
· ورود کارکنان جدید را گیج و ناکارآمد بدانید
|
· اجازه دهید مردم با اطلاعات مهمی که هیچ کارمندي نمیداند از سازمان خارج شوند
|
· اجازه میدهید دانش اشتباه در سراسر سازمان باقی بماند
|
· به دلیل عدم سازگاری و استانداردهای موجود در پایگاه دانش زمان پاسخگویی به خدمات را افزایش میدهید
|
· قادر به استفاده از رباتهای وب، چت با جامع و دقیق نیستید
|
راهکارهای تعارضهای مدیریت دانش
آيا مخالف موارد گفتهشده در بالا هستید؟
در بسیاری از سازمانها، مدیریت دانش را نه بهعنوان یک امر ضروری بلکه بهعنوان یک امر مفید تلقی میکنند. بااینحال، شیوههای خوب مدیریت دانش میتواند تمامی موارد منفی و ناکارآمد بالا را به موارد مثبت و کارآمد تبدیل کنيد.
ممکن است بپرسيد چگونه؟
- اطلاعات مهم را در فایلهای مختلف ذخیره میکنید و مکانیابی و ایجاد هزینههای غیرضروری را برای پرداخت چندین برنامه و سیستم سختترمی کنید.
مدیریت دانش یکراه مناسب برای ثبت و سازماندهی اطلاعات است که گاهی اوقات ” واحد حقیقت ” نامیده میشود. تجمیع/حذف سیلوهای دانش هزینهها و نیاز به منابع پشتیبانی متعدد را کاهش میدهد.
- از کارمندان بخواهید تا 20 درصد از زمان خود را برای جستجوی اطلاعات صرف کنند.
مدیریت دانش میتواند اطلاعات را فهرست بندی و برچسبگذاری کند تا بتوان آنها را بهراحتی جستجو و مکانیابی کرد و بهرهوری را افزایش داد و تمرکز بر مسئولیتهای اصلی افراد را تسهیل کند.
- ورود کارکنان جدید را گیج و ناکارآمد بدانيد.
آیا کسبوکار شما از کلمات اختصاری و اصطلاحات خاص صنعت استفاده میکند؟ چگونه کارکنان جدید به فضاهای حفاظتشده دسترسی پیدا میکنند؟ ایجاد یک پورتال آنلاین برای کارکنان جدید و کارکنان فعلی با اطلاعات جمعآوریشده و هدفمند با ورود کارکنان جدید شما افزایش پیدا میکند.
- اجازه دهید کارکنان بادانش مهمی که دیگران از آن اطلاعی ندارند از سازمان خارج شوند.
مثالي از صحبتهای کارمندان:
(سلام، ما باید همه سرورهای مرکز داده B را ارتقا دهیم. باکی تماس بگیرم؟ “نمیدانم، جان که همه اینها را مدیریت میکرد هفته گذشته بازنشسته شد)
یک فرایند مصاحبه خروج بهعنوان بخشی از یک استراتژی رسمی مدیریت دانش از وقوع این امر جلوگیری میکرد.
- اجازه دهید دانش منسوخ و ناکارآمد در سراسر سازمان باقی بماند.
آیا لیستی از فروشندگان تأییدشده داریم؟ چگونه سفر رزرو میکنید یا آخرین برآورد سفر خود را حساب میکنید؟ چه کسی در سازمان در رویدادها حضور کارکنان را تأیید میکند؟ هر مکانی که نگاه میکنید پاسخ متفاوتی دارد، یا مخاطبی که دیگر آنجا کار نمیکند. مدیریت خوب باید چابک و پاسخگو باشد. بهروز نگهداشتن دانش اغلب با بررسیهای منظم و فرآیندهای اعتبارسنجی اتفاق میافتد.
- افزایش زمان پاسخگویی به خدمات مشتری به دلیل عدم سازگاری و استانداردهای موجود درپایگاههای دانش است.
سرویس دانشمحور (KCS)، زیرمجموعه مدیریت دانش، مجموعهای از شیوهها و روشها برای بهبود خدمات به مشتریان است. از آکادمی KCS”مردم پذیرش KCS را انتخاب میکنند زیرا نیاز به افزایش و توسعه قابلیتهای پشتیبانی خود رادارند، اما نیروی انسانی بیپایان و منابع بودجه ندارند … KCS راهی است که مردم مشکلات را حل میکنند و یک دانش را خلق دانش میکند که این محصول حل مسئله است. “
- از رباتهای وب/چت با هوشمندی جامع و دقیق استفاده کنید.
چه رباتي میتواند به کارکنان شما نيرو ببخشد؟ میزان موفقیت این تعاملات چقدر است؟ اگر اعداد موردنظر خود را نمیتوانید درک کنيد، از طريق مدیریت دانش با هوش مصنوعی (AI) آنها را بهبود ببخشید.
تعارض، اختلاف دررسیدن به هدفهای سازمان است، امروز نیروی انسانی بهعنوان اصلیترین دارایی سازمانها و بهعنوان مزیترقابتی آن مطرح است وجود همکاری و همدلی بین این منابع ارزشمند اازجمله مهمترین عوامل اساسی برای موفقیت درهمه سازمانها است.
تعارض در سازمان اجتنابناپذیر و لزوماً” برای سازمان غیرضروری نیست تعارض میتواند خلاقیت را بیشتر و نوآوری و تغییر را ترویج دهد و یا ممکن است باعث اتلاف و تحلیل انرژی و منابع سازمان شود برای مدیریت صحیح تعارض بایستی مدیران آن را بهعنوان نیروی دائمی بشناسند و با برخورد سازنده و صحیح در جهت پویائی سازمان، آن را مدیریت نمایند؛ بنابراین توانائی هدایت و کنترل پدیده تعارض در سازمانها از مهمترین مهارتهای مدیران است که مدیران امروز نیازمند آن هستند.
منبع: https://www.linkedin.com/pulse/km-contrarian-viewpoint-abbe-wiesenthal/
سرویس دانشمحور (KCS)