در این مطلب که با عنوان” دانش به مثابه رودخانه” تدوین شده، مفهوم استعاره در ادبیات، استعاره در مدیریت، استعاره در دانش و استعاره در پیادهسازی مدیریت دانش توسط شرکت مشاوره مدیریت دانش دانا تبین میشود.
استعاره در ادبیات
فرهنگ لغت، استعاره را «به عاریت گرفتن» معنی میکند؛ اما برخی صاحب نظران نظریۀ ارسطو دربارۀ استعاره را قدیمیترین تعریف این مفهوم میدانند:
«استعاره دو پدیده را با یکدیگر مقایسه میکند که یکی از آنها بهوسیلۀ کلمه یا عبارتی که در معنای صریح به کار رفته است بیان میشود و دیگری از طریق کلمه یا عبارتی که بهصورت استعاری به کار رفته است.»
شفیعی کدکنی هم در این راستا میگوید: «زبان استعاره میتواند عواطف و احساسات قلبی شاعر را که زبان معمولی توان بیان آن را ندارد، با زبانی لطیف و نرم و به دور از منطق معمولی سخن بیان کند.»
به عنوان نمونه به بیت زیر توجه کنید:
ای گل خوشنسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همهشب دعای تو
حافظ در اینجا گل خوشنسیم را استعاره از معشوق و بلبل را استعاره از عاشق دانسته. این تنها یک نمونه از هزاران بیت شعر فارسی است که در آن از استعاره استفاده شده است.
استعاره در مدیریت
شاعران و نویسندهها برای ایجاد تصویرهای زیبا از استعاره که از عناصر اصلی خیال است بهره میگیرند. اما این مفهوم در مدیریت نیز کاربردهای فراوانی دارد به طوریکه در چند دهه اخیر توسط اندیشمندان این حوزه نیز مورد استفاده قرار گرفته است. مورگان در کتاب سیمای سازمان بر نقش حائز اهمیت استعارهها در کمک به تحلیل و شناخت نظریه سازمان، تاکید میکند و از استعارههای ماشین، موجود زنده، مغز، فرهنگ، نظام سیاسی، زندان روح، جریان سیال و غیره برای توصیف سازمان استفاده می کند. مورگان سازمان را به صورت پدیده ای چند وجهی در نظر گرفته و درقالب استعاره توصیف کرده است. هر استعاره جنبه ای از سازمان را نمایان میسازد و برای شناخت کامل باید همه این استعاره ها رابر هم منطبق کرد.
استعاره دانش
از انجا که دانش نیز به عنوان یکی از جنبههای کلیدی و مهم سازمان به شمار میآید، استفاده از استعاره برای آن می تواند به درک بهتر این مفهوم کمک کند. در این خصوص منابع مختلف چندین استعاره را مطرح کرده اند که یکی از کامل ترین آن ها،استعاره دانش به مثابه رودخانه است.
دانش به مثابه رودخانه
این استعاره یکی از کاملترین استعارههای دانش است. در رودخانه آب همواره در جریان است. در مسیر رودخانه چشمههایی وحود دارد که آب از آن میجوشد و به مسیر رودخانه اضافه میشود. مقداری آب از بعضی آبریزها که در مسیر وجود دارد دفن میشود. وقتی آب بخشهای مختلف رودخانه در کنار هم قرار میگیرند، بستری برای پرورش ماهیهای بزرگ شکل می گیرد. آب رودخانه در برخی قسمت ها شفاف و در بعضی قسمت ها کدر و گل آلود است.
دانش یک سازمان هم ترکیبی از دانشهای مختلف است. این دانش در یک جریان دائمی، از بخشی از سازمان به بخش دیگر منتقل میشود. تعیین مرز این دانشها باهم بسیار مشکل است، زیرا همگی آن ها در کنار هم یک نظام واحد بنام رودخانه را تشکیل می دهند. برخی از دانشها، راکدتر از بقیه هستند. برخی از قسمتهای رودخانه عمق بیشتری دارد (دانش تخصصی) و برخی عمق کمتر (دانش عمومی). برای اینکه قدرت رودخانه بیشتر شود، باید سرچشمههای مختلف دانشهای جدید به هم بپیوندند تا توان کافی برای کارهای بزرگ ایجاد شود. رودخانه به راحتی قابل جابه جایی نیست، رودخانه با درهها و کوهای اطراف شکل گرفته است. دانش سازمانی هم به شدت رنگ و بوی سازمان و محیطی را دارد که در آن ایجاد شده و تکامل یافته و به راحتی قابل انتقال از یک سازمان به سازمان دیگر نیست.
استعاره در پیادهسازی مدیریت دانش
به کارگیری استعاره در بیان مفاهیم سازمانی تاثیر بسزایی در شناخت کارکنان با این مفاهیم دارد. این موضوع در پیادهسازی مدیریت دانش نیز صادق است. اصل اول در استقرار نظام مدیریت دانش در سازمان، آموزش مفاهیم مدیریت دانش است و تعریف دانش نیز یکی از مهمترین مواردی است که باید برای کارکنان تبیین شود. تجربه من و همکارانم طی سالهای اخیر نشان داده که تعاریف کلاسیک و تئوریک دانش و مفاهیم مدیریت دانش برای کارکنان چندان جذاب نیست و آموزشهای مدیریت دانش باید مبتنی بر استعارهها و تمثیلها باشد.
منابع
کتاب سیمای سازمان، دکتر علی رضاییان
وب سایت مدرسه نویسندگی، استعاره در شعر فارسی
کتاب مدیریت دانش، تئوری ها و کاربردها؛ دکتر علی میغی و همکاران