انبوه سپاری چگونه به کسب دانش بیرونی و کاهش شکاف دانشی سازمان کمک میکند؟
تجربهای از شرکت جنرال الکتریک
امروزه ماهیت کسب و کارها به کلی دگرگون شده است. یک مثال خوب از این دگرگونی، ظهور پدیدهای به نام انبوه سپاری [1] است؛ ابزاری برای بهرهگیری از دانش و استعداد مردم سراسر دنیا. انبوه سپاری در حقیقت یک روش به صرفه برای مدیریت کسب وکار و تکمیل کارها و وظایف است؛ از وظایف مربوط بزرگترین شرکتها گرفته تا کارهای فردی. انبوهسپاری در حال حاضر بخشی ضروری از هر صنعتی است و میتوان هر کاری را از طراحی لوگو گرفته تا وارد کردن دادهها و تبلیغات به آزادکاران و داوطلبان محول کرد. در این مطلب در نظر داریم که بررسی کنیم انبوهسپاری چگونه به کسب دانش بیرونی و کاهش شکاف دانشی سازمان کمک میکند؟
انبوه سپاری چیست!؟
انبوه سپاری رویکردی جدید در دنیا و به معنای استفاده از پتانسیلهای تعداد زیادی از افراد برای نیل به یک هدف مشخص است. این هدف میتواند شخصی، عمومی و یا سازمانی باشد. از انبوهسپاری میتوان برای تامین مالی تولید یک محصول یا یک خدمت یا یافتن راهکار یک مساله سازمانی باشد. برخی از روشها و موارد استفاده از انبوه سپاری عبارتند از فراخوان جمعی، بارش فکری جمعی، تولید جمعی، تأمین مالی جمعی و استفاده از دانش جمعی کاربران.
مثالهای متعددی در این زمینه وجود دارد؛ به عنوان مثال کسی که در نظر دارد یک کتاب بنویسد ولی هزینه نگارش و چاپ آن را در اختیار ندارد، از طریق روش تأمین مالی جمعی، ایده خود را مطرح میکند و تعداد زیادی از کسانی که از ایده کتاب وی خوششان میآید، اقدام به پیش خرید و پرداخت مبلغ آن میکنند و آن فرد از این طریق میتواند این کتاب را بنویسید و تولید کند!
انبوهسپاری روشی برای نوآوری باز؛ مثالی از نتفلیکس
میتوان انبوهسپاری را از نظر الگوهای نوآوری باز، ابزاری برای گردآوری ایده و اطلاعات برای مقاصد خاص دانست. راههای خلاقانهای وجود دارند که در آن افراد بیرون از سازمان در توسعه محصولات مشارکت داده شود. گاهی اوقات بهترین ایده از فرد بیرونی و یا مصرفکننده نهایی بدست میآید و آنان میتوانند راهکارهای تازه را در برآورده ساختن نیازهای اساسی شناسایی کرده و ارزشگذاری نمایند. نکته دیگر آنکه گروه طراحی محصول یک سازمان در فرهنگ سازمانی خود بسیار درگیر هستند و طراحی محصول را از زاویه نگاه محصولات فعلی خویش میبینند و مجالی برای خلاقیت و دگراندیشی برای آنان وجود ندارد.
به عنوان مثال در این زمینه میتوان به جایزه نتفلیکس[2] اشاره کرد که رقابتی برای ارائه یک الگوریتم برای پیشبینی رتبه بندی کاربران بر روی فیلمای مختلف بود. هدف این مسابقه دستیابی به الگوریتمی بود که نسبت به الگوریتم ارائه شده در ابتدای مسابقه توسط خود شرکت نتفلیکس، ده درصد بهبود کارایی داشته باشد. جایزه نهایی این رقابت یک میلیون دلار آمریکا بود که به تیم برنده اهدا شد. این رقابت در دوم اکتبر سال ۲۰۰۶ آغاز و در ۲۶ ژوئیه سال ۲۰۰۹ به پایان رسید.
انبوهسپاری برای کاهش شکاف دانشی تجربه شرکت جنرال الکتریک
گرچه انبوهسپاری ممکن است به عنوان راهبردی برای کسب وکارهای کوچک و استارتاپ ها به نظر برسد، اما در حقیقت کاربردی فراگیرتر دارد. به عنوان مثال، شرکت جنرال الکتریک (General Electric) را در نظر بگیرید. این شرکت در طراحی براکتهای موتور جت جدید و قدرتمندش به مشکل برخورد. مشکل این بود که براکتها بیش از حد سنگین بودند و مصرف سوخت موتور را بالا برده بودند.
جنرال الکتریک برای حل این مشکل از یک شرکت اینترنتی کمتر شناخته شده به نام گربگد (GrabCAD) کمک گرفت؛ شرکتی که از استعداد و تخصص بیش از یک میلیون مهندس و متخصص بهره می برد. این شرکت رقابتی برگزار کرد که در آن، برنده در ازای ارائه راه حلی برای مشکل شرکت جنرال الکتریک، پاداشی ۷۰۰۰ دلاری دریافت میکرد. جالب این است که ۷۰۰۰ دلار در مقابل مخارج تحقیق و توسعه عادی شرکت جنرال الکتریک مبلغ ناچیزی بود.
جنرال الکتریک پس از بررسی بیش از ۱۰۰۰ راه حل، جایزه را به یک مهندس اندونزیایی داد که به کمک دانش و راه حل او وزن براکت از حدود 2.3 کیلوگرم به مقدار ناچیز حدود ۴۰۰ گرم رسید! به این ترتیب، جنرال الکتریک توانست چنین مشکلی را که حل آن در شرایط عادی هزینه گزافی دربرداشت، تنها با پرداخت ۷۰۰۰ دلار برطرف کند.
منابع:
[1] Crowd Sourcing
[2] Netflix prize