در پاسخ به این سوال که آیا مدیریت دانش در آینده دچار بیاعتمادی خواهد شد باید گفت بهطورکلی مدیریت دانش نیازمند فرهنگ اعتماد است. اما آیا دورکاری اعتماد به مدیریت دانش باعث بیاعتمادی به مدیریت دانش شده است؟ این شیوه نوظهور کار کردن چه پیامدهایی برای مدیریت دانش به همراه خواهد داشت؟
مطالعات زیادی در مورد پیوندهای بین مدیریت دانش و اعتماد انجام شده است. شکی نیست که بدون فرهنگ اعتماد و اعتمادسازی در یک سازمان، مدیریت دانش با مشکل مواجه خواهد شد.؛ اما آیا افزایش دورکاری به بیاعتمادی نسبت به مدیریت دانش منجر شده شده است؟ بر اساس مقالهای در مجله آتلانتیک با عنوان «پایان اعتماد به مدیریت دانش» نویسنده این مقاله، جری یوسم، سایر مطالعات انجامشده در طول همهگیری را به شرح زیر ذکر میکند:
«تحقیقات اخیر که در طول همهگیری کرونا بر روی بیش از 5400 کارگر فنلاندی انجام شده است نشان میدهد که هرچه کارمندان برای مدت طولانیتری از یکدیگر فاصله داشته باشند، به همان میزان اعتماد بین آنها کاهش پیدا میکند. در مارس 2020، سطح اعتماد کارکنان به یکدیگر نسبتاً بالا بود ولی از ماه می کاهش چشمگیری پیدا کرد. این کاهش اعتماد تا ماه اکتبر ادامه داشت. حدود هفت ماه پس از همهگیری کرونا میزان اعتماد کارکنان به یکدیگر به میزان قابلتوجهی کاهش یافته بود. نظرسنجی دیگری که توسط مرکز طراحی کار متحولکننده در استرالیا انجام شد، نشان داد که روسای سازمانها نیز مشکلات بیاعتمادی دارند. هریک از این موارد ممکن است دلایل متعددی داشته باشند.»
این خبر، خبر بدی برای مدیریت دانش است! همانطور که فرهنگ اعتماد به مدیریت دانش از بین میرود، تمایل مردم برای ارائه، اشتراکگذاری، درخواست و استفاده مجدد از دانش نیز کاهش مییابد. یکی از دلایل احتمالی از بین رفتن اعتماد ممکن است از دست دادن پیوندهای ضعیف باشد. همانطور که مقاله آتلانتیک میگوید:
«آنچه بیش از همه آسیب دیده است» رابطههای همکاری است؛ روابط با آشنایانی که جایی بین یک غریبه و دوست قرار میگیرند و جامعهشناسان آن را بهویژه برای انتشار دانش ارزشمند میدانند. یک دایره بسته و درونیشده تمایل به بازیافت دانشی دارد که قبلا جمعآوری شده است. تجربه کار حضوری آلن از گزارش اطلاعات و دانش خود به هکارش فیبی، تجربه بینظیری است. از آخرین باری که کسی تقسیم بخش بازاریابی به سه تیم را پیشنهاد کرده بود مدتها میگذرد! او نمیداند چطوراین اتفاق افتاده است.»
ما قبلاً شاهد از دست دادن پیوندهای ضعیف در مطالعه مایکروسافت بودیم(آنها را «پیوندهای پل» نامیدیم). موضوعی که در این مقاله نقلشده است:
«نتایج نشان میدهد که تغییر به دورکاری در سراسر شرکت باعث شد شبکه همکاری بهشدت تحت تأثیر قرار گیرد با پیوندهای کمتری که واحدهای تجاری رسمی را قطع میکند یا حفرههای ساختاری را در شبکه همکاری غیررسمی مایکروسافت پر میکند و این سیلوها بهطور متراکمتری به هم متصل شدند. علاوهبراین، شبکه ثابتتر شد و تعداد پیوندهای کمتری در ماه اضافه و حذف شد. تحقیقات قبلی نشان میدهد که این تغییرات در الگوهای همکاری ممکن است مانع انتقال دانش و کاهش کیفیت خروجی کارگران شوند.»
بنابراین احتمالا در اینجا مشکلی وجود دارد؛ آن هم این است که دورکاری ممکن است منجر به فرسایش عمومی اعتماد در یک سازمان شود. موضوعی که به کدر شدن روابط ضعیف و پیوند با «دایره بیرونی» کارگران مرتبط است.
تیم کاری فوری ممکن است همچنان با همدیگر در ارتباط باقی بمانند، اما سیلوها تقویت میشوند و دانش بهصورت محلی بازیافت شده و کهنه میشود، مدیریت دانش و نوآوری آسیب میبینند و سازمان در شیارهای دانش گیر میکند.
راههای ایجاد اعتماد به مدیریت دانش
برای برطرف کردن چالش کمرنگ شدن اعتماد در میان کارکنان چند کار وجود دارد که میتوانیم انجام بدهیم؛ بیایید به برخی از عناصر اعتماد نگاهی بیندازیم، و به این مسئله بپردازیم که یک فرد برای مدیریت دانش باید چه نوع اعتمادی را در سازمان به وجود بیاورد؟ در زیر برخی از پیشنیازهای اعتماد موردنیاز برای مدیریت دانش ذکر شده است:
- اطمینان دارم که اگر نادانی خود را آشکار کنم و دانش بخواهم، بهجای نتیجه منفی (مسخره شدن) نتیجه مثبت (پیدا کردن پاسخ مفید) خواهم داشت.
- من اطمینان دارم که میتوانم بدون تنبیه درمورد شکست صحبت کنم.
- اطمینان دارم که از جهت بیان دانش خود با مشکلی روبرو نمیشوم! بلکه این دانش ارزشگذاری میشود، نادیده گرفته نمیشود، دزدیده نمیشود و نوعی «خودنمایی» تلقی نمیشود.
- اطمینان دارم که اگر ریسک کنم و دانش خود را با سایر تیمها به اشتراک بگذارم، این مسئله بهعنوان نقض امنیتی یا بیوفایی به تیم یا مدیر تلقی نخواهد شد.
- من مطمئن هستم که وقت گذاشتن روی مدیریت دانش باارزش است و با دید منفی (مثلاً بهعنوان اتلاف وقت) به آن نگاه نمیشود.
- امید دارم که اگر دانش مستند را جستجو کنم، آن را پیدا خواهم کرد و برای من کاربردی و مفید خواهد بود.
- من اطمینان دارم که اگر به دانش مفیدی دست پیدا کنم، اجازه استفاده از آن را خواهم داشت و مدیرم نمیتواند آن را حدس بزند.
شماره 1: میتوان با ایجاد فرآیندهای ایمن جستجو و درخواست دستیار دانش و با ایجاد این انتظار در سازمان که افراد بهعنوان بخشی از تلاش و آمادگی کاری خود به دنبال دانش هستند، با معضل بیاعتمادی مقابله کرد. همچنین جوامع عملی، اگر بهخوبی تسهیل شوند، با منشور و قوانین اساسی خوب، میتوانند در تقویت پیوندهای ضعیف و ایجاد اعتماد معجزه کنند. بنابراین، بهعنوان بخشی از چارچوب مدیریت دانش از راه دور، اطمینان حاصل کنید که تیمها شبکه همتایان خود را نگه میدارند و شما برای هریک از حوزههای دانشی سطح بالا، انجمنهای خبرگی فعالی دارید.
شماره 2: میتوان فرآیندهای بدون سرزنشی ایجاد کرد که در آن افراد میتوانند آنچه را که از موفقیتها و شکستهای خود یاد گرفتهاند با دیگران به اشتراک بگذارند. شاید رهبران نیز بتوانند نشان بدهند که اشتباه واقعی پنهان کردن شکست بهجای درس گرفتن از آن است. بنابراین، بهعنوان بخشی از چارچوب مدیریت دانش از راه دور، مطمئن شوید که تیمها دائما خود را بازنگری میکنند.
راهحل شمارههای 3 و 4 این است که مطمئن شویم بر اساس دانش مشترک عمل میشود و عمل به اشتراکگذاری بهعنوان بخشی از «انجام کار خوب» به رسمیت شناخته شود. این انتظار باید توسط مدیران و رهبران تعیین شود و بهوضوح در مورد کارگران دوکار اعمال شود. اگر یک برنامه شناسایی برای مدیریت دانش دارید، آن دسته از کارگران دورکار را که راه بیشتری را طی کرده و دانش خود را با دیگران به اشتراک گذاشتهاند، بشناسید.
شماره 5: من فکر میکنم بهترین کار این است که فرآیندهای مدیریت دانش را در برنامه کاری وارد کنیم، بهطوریکه ابن فرآیندها بهعنوان کار واقعی و فعالیت موردانتظار در نظر گرفته شوند؛ بنابراین، همانطور که در بالا ذکر شد، حتی تیمهای دورکار نیز باید زمان و مکانی را به مدیریت دانش اختصاص دهند.
شماره 6: پایگاههای دانش شما باید کامل، بهخوبی مدیری،ارائه و ترکیبشده و همچنین بهروز باشد. اگر از صفر شروع کنید مسیر درازی در پیش رو دارید، اما زمانی که صاحبان دامنههای دانشی را شناسایی کردید که توسط جوامع عملی پشتیبانی میشوند، پایگاههای دانش شما باید بهسرعت ایجاد شود.
شماره 7: مدیران ممکن است دچار بیاعتمادی شده وسوسه شوند که وقتی تیمشان دورکار است، بیشتر مدیریت خرد را انجام دهند؛ اما اگر چارچوب مدیریت دانش خوبی دارید، باید در مدیر خود نیز اعتماد به مدیریت دانش را ایجاد کرده و به او اطمینان دهید که دانشی که ارائه میدهید نه یک نظر شخصی بلکه بر اساس بهترین دانش سازمان است.
بنابراین در زمان دورکاری یا کار ترکیبی مراقب از دست رفتن اعتماد به مدیریت دانش باشید، تأثیری که ممکن است بر مدیریت دانش داشته باشد را بشناسید و چارچوب مدیریت دانش خود را بر این اساس تنظیم کنید.
منبع:
http://www.nickmilton.com/2022/02/will-km-be-hit-by-trust-recession.html