به نظر میرسد همهچیز در چند سال گذشته تغییر کرده است و مدیریت دانش نیز از این قاعده مستثنا نیست. تغییر و تحول مدیریت دانش عبارت است از ایجاد الگوهای جدید و تیمهای مدیریت دانش با بهرهگیری از نوآوری و رفع نیازهای نوظهور کسبوکار، نقش استراتژیک و متنوعتری را ایفا میکنند. عصر حاضر، عصر دادهها و تحلیل اطلاعات و روندها است. مرکز کیفیت و بهرهوری امریکا برای درک تغییرات و چگونگی تأثیر آنها بر معیارهای مدیریت دانش در سال 2022 مطالعهای انجام داده و نتایج بهدستآمده را با تحقیقی که در سال 2018 انجام شده بود مقایسه کرده است که خلاصه نتایج آن را در باهم مرور میکنیم.
تغییر و تحول مدیریت دانش در سال 2022
1.صنایعی که در حوزه مدیریت دانش رشد بیشتری داشتند
سازمانها در هر صنعتی دلایل خاص خود را برای روی آوردن به مدیریت دانش دارند. برخی در حال مدیریت پیچیدگی فزاینده و تبدیل شدن به سازمانهای دانشمحور هستند، درحالیکه برخی دیگر دانش را برای پشتیبانی از اتوماسیون و هوش مصنوعی استفاده میکنند؛ بهعنوانمثال سازمانهای غیرانتفاعی از مدیریت دانش استفاده میکنند تا سرمایه خود را افزایش بدهند و نشان دهند که سازمان خوب و موفقی هستند. صنعت خدمات، ازجمله خدمات مشاوره مدیریت و مشاوره حقوقی ازجمله صنایع شرکتکننده در پژوهش سال 2018 بودند که انتظار نمیرفت به سرعت تغییر کنند؛ اما صنایعی مانند نرمافزار، مراقبتهای بهداشتی، دارویی، مالی و سازمانهای غیرانتفاعی از نظر توسعه اقدامات مدیریت دانش خود طی چند سال گذشته بسیار «فعال» بودهاند. مرکز کیفیت و بهرهوری امریکا با صنایع جدیدی که درگیر مدیریت دانش میشوند به این نتیجه رسید که دیدگاههای متنوع، ایدههای نوآورانه و چشماندازی گسترده از آنچه مدیریت دانش میتواند انجام دهد، موجب شده است تا بسیاری از سازمانها به پیادهسازی راهکارهای مدیریت دانش علاقهمند شوند. این عامل خود نوعی توجیه و حمایت برای ایجاد تغییر و تحول در مدیریت دانش فراهم میکند.
2. هزینه در مدیریت دانش بسیار بالا خواهد بود، بهویژه در فناوری
نتایج نشان میدهد تعداد سازمانهایی که از زمان شیوع بیماری همهگیر کرونا بر روی مدیریت دانش سرمایهگذاری کردند 2 برابر شده است؛ اما نکته حائز توجه، هزینه نسبتاً زیادی است که باید برای ابزارهای فناورانه مدیریت داش صرف شود. این هزینه در سال 2018 حدود 11 درصد از کل بودجه موردنیاز برای پیادهسازی مدیریت دانش را به خود اختصاص میداد که پیشبینی میشود در سال آینده سهم بیشتری داشته باشد.
در حال حاضر تعداد قابلتوجهی از برنامههای مدیریت دانش از ابزارهای تخصصی برای طبقهبندی خودکار، ترجمه خودکار، مدلسازی دانش، جستجوی سازمانی و توصیههای مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده میکنند. در یک نظرسنجی که در سال گذشته انجام شد، 52 درصد از رهبران مدیریت دانش که سازمانهایشان جستجوی سازمانی و نرمافزار مدیریت دانش نداشتند، گفتند که درحالتوسعه یا اجرای آن هستند. این موضوع بیانگر نقش مهم فناوری در استقرار راهکارهای مدیریت دانش و ایجاد تغییر و تحول در مدیریت دانش است.
3.تیمهای مدیریت دانش ازنظر جغرافیایی پراکندهتر خواهند بود
کار مجازی به مدیریت منابع انسانی سازمانها این امکان را میدهد که در هرکجا که هستند به دنبال کاندیداهای بااستعداد باشد و این انعطافپذیری بهویژه در بازار کار فشرده فعلی (حداقل در ایالاتمتحده) مهم است. درنتیجه انتظار میرود که تیمهای مدیریت دانش در سال آینده از نقاط مختلف به سازمان بپیوندند و بیشتر دورکار باشند.
4.مدیریت محتوا بخش بزرگتری از استراتژیهای مدیریت دانش خواهد بود
محل کار دیجیتال به افزایش محتوای درونسازمانی منجر شده است. درعینحال به دلیل عدم وجود بسترهای مناسب برای دستهبندی و ذخیرهسازی، محتوای تولیدشده بههمریختهتر و یافتن آن سختتر شده است. در بسیاری از سامانها سیستمهای زیادی برای ذخیرهسازی اطلاعات وجود دارد. کارمندان از این هرجومرج ناامید شدهاند و جستجوی اطلاعات بیشازحد، وقت آنها را میگیرد.
بسیاری از سازمانها به این موضوع توجه ویژهای داشتهاند و در یک تلاش جدی، در حال پاکسازی اطلاعات زائد، قدیمی و بیاهمیت هستند تا پیدا کردن اطلاعات برای کارکنان سادهتر شود. پیشبینی میشود در سال آینده شاهد برنامههای مدیریت دانش بیشتری باشیم که بر محتوا متمرکز شده باشد.
5.برنامههای مدیریت دانش معیارهای بهتری بر روی سازمان خواهند داشت
یکی از بزرگترین ناامیدیهای متولیان مدیریت دانش در سال 2018 این بود که تعداد محدودی از برنامههای مدیریت دانش از سطح نمایش نتایج کیفی فراتر رفتهاند و امکان نشان دادن نتایج کمی ابزارها و رویکردهای مدیریت دانش و تأثیر آن بر شاخصهای کلیدی عملکرد سازمان مانند درآمد، هزینهها، زمان چرخه و نوآوری برای آنها وجود ندارد. در آن زمان، تنها 36 درصد بهطور مستقیم تأثیر مدیریت دانش بر نتایج سازمان را اندازهگیری میکردند و 24 درصد آنها ROI* را محاسبه میکردند.
اما اقدامات بیشتر شرکتها در زمینه مدیریت دانش در طی چهار سال گذشته بیشتر بر دادهها مبتنی بوده است. سازمانها بر روی دادهها سرمایهگذاری کردهاند تا دسترسی بهتری به روندها و نتایج شاخصهای کلیدی عملکرد داشته باشند و ابزارهای تحلیلی و گزارشدهی مانند PowerBI نیز این تحلیلها را آسانتر کرده است. انتظار میرود که در سال آینده برنامههای مدیریت دانش بیشتری بر روی بهبود شاخصهای سازمانی متمرکز شوند و این خبر خوبی است؛ چراکه انجام این کار افزایش حمایت رهبران سازمان، موفقیت پایدار در مدیریت دانش و اعمال موفقیتآمیز هر نوع تغییر و تحول در مدیریت دانش را به دنبال خواهد داشت.
* نرخ بازگشت سرمایه ROI یا (Return on investment) یک شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد KPI یا مقیاس مالی است که به منظور محاسبه احتمال سود پس از سرمایهگذاری استفاده میشود. با استفاده از این نسبت میتوانید میزان سود و ضرر ناشی از سرمایهگذاری را با میزان هزینههای سرمایهگذاری مقایسه کنید. با محاسبات نرخ بازگشت سرمایه ROI میتوانید سود بالقوه یک سرمایهگذاری مجزا را با سود چندین سرمایهگذاری مقایسه کنید. همین تعریف ساده میتواند پاسخ مناسبی برای سوال مهم «بازگشت سرمایه ROI چیست» باشد.
منبع:
How Knowledge Management Benchmarks, apqc.org, Lauren Trees, Feb 11 2022