تاریخچه مدیریت دانش

تاریخچه مدیریت دانش

در این مطلب تاریخچه مدیریت دانش و روند توسعه آن تشریح شده است.

تاریخچه مدیریت دانش

مدیریت دانش مفهوم جدیدی در دنیای ما نیست. مدیریت دانش بیشتر حاصل کار تمدن های قدیمی بوده است تا نوآوری های اخیر. کسب و کارهای سازمان یافته قدیمی، به این دلیل دنبال مزیت رقابتی بوده اند که به آنها اجازه می داد تا حد امکان، به شکل کارآمدتری به مشتریان خدمت کنند و سودخود را به حداکثر برسانند، مجموعه ای از مشتریان وفادار داشته باشند و در صحنه رقابت باقی بمانند.
نزدیک به ۱۵۰۰۰ سال پیش، این مزیت‌ها در دانش برگزیده بازرگانان، صنعتگران، پزشکان و مدیران دولتی برای مراجعات بعدی ثبت شده بود. تقریبا ۵۰۰۰ سال قبل، در بین النهرین مردم هزاران لوح رسی را که مربوط به ثبت قراردادهای حقوقی، برآورد مالیات‌ها، میزان فروش و قوانین بودند از دست دادند. راه حل این مسأله، شروع به کار نخستین مؤسسه اختصاصی برای مدیریت دانش یعنی کتابخانه بود. در کتابخانه‌هایی که در مرکز شهر قرار داشتند، مجموعه ای از لوح ها، توسط مدیران حرفه ای دانش، مراقبت و نگهداری می شد. محققان حوزه مدیریت دانش ادعا می‌کنند که ریشه مدیریت دانش، به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد، اگر چه به شکل تخصصی تحت این عنوان نبوده است. با اختراع حروف چاپی متحرک و ماشین چاپ در بیش از ۵۰۰ سال پیش، کارها برای عموم مردم بهبود پیدا کرد. با ورود به دوره رنسانس و عصر شکوفایی اقتصادی و فکری، نوع آموزش و چاپ نوشته‌ها از زبان لاتین به زبان رایج تغییر کرد. در دنیای تجارت، مهارت و تخصص بسیاری از حرفه‌ها از طریق کار آموزی منتقل می‌شد و گاهی اوقات به وسیله کتاب‌ها و شکل های دیگر حافظه جمعی تکمیل می شد.

تاریخچه مدیریت دانش

مروری بر روند تکامل مدیریت دانش حاکی از آن است که مدیریت دانش در سراسر دوره‌ها به شکل های مختلفی وجود داشته است. از تصاویر حک شده در لوح های رسی گرفته تا انواع سیستم‌های فنی و تکنولوژیکی که امروزه انسان از آن‌‌ها در راستای مدیریت دانش خود بهره می‌برد.

مدیریت دانش در دوران معاصر

در دوره معاصر، نظریه پردازان بسیاری در راستای تکامل مدیریت دانش فعالیت نموده‌آند که از آن میان می توان نظریه پردازان بزرگی همچون پیتر دراکر، پاول استراوس من و پیش سنگه از آمریکا را نام برد. دراکر و استراوس من بیشتر در زمینه اهمیت ارتقاء اطلاعات و دانش به عنوان منابع سازمانی، و سنگه با تمرکز بر سازمان‌های یادگیرنده ابعاد فرهنگی مدیریت دانش را بوجود آورده اند.

تعداد دیگری از دانشمندان وابسته به مجله هاروارد حقایق دیگری از مدیریت دانش را آشکار نمودند. در حقیقت دانشمند معروف لئونارد بارتون توانست مورد کاوی قابل توجهی را از شرکت “استیل چاپارل” ارائه دهد. شرکتی که راهبردهای موثری را در زمینه مدیریت دانش تا اواسط دهه ۱۹۷۰ اجرا نمود و تجربیات خود را در قابل مقاله و مستنداتی با عناوین “بهار زیبا از دانش” و “ساختن منابع نوآوری” در مجله هاروارد به چاپ رسانید

در سال ۱۹۹۸ در سوند اصطلاحات سرمایه دانش و دارائی‌های غیر ملموس توسط سیوبی پیشنهاد شد. همچنین اسکاندیا، ارنست و یانگ بر ویژگی های پایدار دانش تأئید کردند. به این معنا که اختراعات، عقاید، برنامه های کامپیوتری، حقوق انحصاری و غیره جزئی از سرمایه‌های دانشی هستند. در امریکا نیز اصطلاح مدیریت دانش به طور رسمی در فرهنگ واژگان در سال ۱۹۹۹ ثبت شد. مجله اینفورمیشن ویک مدیریت دانش را این گونه تعریف می کند: مفهوم مدیریت دانش این است که اطلاعات به دانشی کاربردی تبدیل شوند؛ به طوری که این دانش به آسانی در اختیار دیگران قرار گیرد و برای آنها قابل استفاده باشد.

اولین کتاب‌ها درباره یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در سال ۱۹۹۰ منتشر شدند. به عنوان مثال می‌توان از کتاب که به نام “پنج اصل” و با کتاب ساکایی با عنوان “انقلاب ارزش دانش” نام برد. نوناکا که در سال ۱۹۹۵ کتاب “شرکت دانش آفرین” را نوشت برای اولین بار اصطلاح مدیریت دانش را به کار برد. شاید بتوان گفت یکی از  مهم‌ترین کار تحقیقاتی در زمینه مدیریت دانش تا امروز در سال ۱۹۹۵ توسط ایکوجیرو نوناکا و هیروتاکاتاکشیبا عنوان “چگونه شرکت های ژاپنی نوآوری و پویایی را بوجود می آورند” انجام شده است.

به‌طور کلی مدیریت دانش مقوله جدیدی نیست. در واقع از صدها سال پیش مالکان شرکت‌های خانوادگی، تجارت حرفه ای خود را به طور کامل و دقیق به فرزندان و شاگردان خود انتقال می‌دادند. پس مدیریت دانش وجود داشته است اما تا سال ۱۹۹۰ که مدیران عالی سازمان ها بحث مدیریت دانش را شروع کردند، با این نام شناخته نمی‌شد. به همان اندازه که زیربناهای اقتصاد صنعتی از حالت وابستگی به منابع طبیعی به سمت وابستگی به سرمایه های فکری تغییر حالت پیدا کرد، مدیران نیز ناگزیر به دنبال یافتن و مدیریت کردن دانش زیربنایی کسب و کارشان و چگونگی استفاده از آن بودند. با گذر از انقلاب معنی و ورود به هزاره جدید، دیگر موتور محرک رشد سازمان‌ها به سرمایه و نیروی انسانی محدود نمی‌شود. مهم‌ترین مسیر رشد همه جانبه سازمان ها و بنگاه های اقتصادی در عصر حاضر، دانش است.

مهم‌ترین سرمایه های یک سازمان، کارکنان هوشمند و با دانش آن هستند که با خلق فرایندهای سازمانی نوین فناورهای جدید و توسعه محصولات جدید برای دست یابی به مزیت رقابتی پایدار فعالیت می کنند سازمان می‌تواند با مدیریت خلاقانه دانش و به کارگیری نوآورانه فناوری اطلاعات، این امکان را برای کارکنانشان به وجود آورد تا در مسائل سازمانی که به راه حل های جدید نیاز دارند، به تجربیات خود تکیه کند و با رشد در مسیر یادگیری سازمان را یاری رسانند.

 

منابع:

مدیریت دانش

کتاب مدیریت دانش تالیف دکتر سیدعلی اکبر احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده + هفده =