در این بخش به بررسی جایگاه مدیریت دانش در مدل تعالی سازمانی EFQM میپردازیم.
اقبال عمومی در بهکارگیری از مدل تعالی سازمانی EFQM در سالهای اخیر باعث ایجاد رقابت مثبتی در بین سازمانهای ایرانی شده است. توجه مدل به سایر ذینفعان عمدهترین تفاوت این مدل با رویکردهای کیفی سابق بر خود مانند استانداردها میباشد. حرکت استانداردهای ایزو به سمت الگوبرداری از مدل تعالی مبین جامعیت مدل تعالی سازمانی EFQM است. در این نگاشته به بررسی جایگاه مدیریت دانش در مدل تعالی سازمانی خواهیم پرداخت.
همانطور که میدانیم این مدل بر هشت مفهوم بنیادین استوار است که در تمامی این مفاهیم بنیادین، توجه به یادگیری مستتر بوده، اما مرتبط ترین مفهوم بنیادین این مدل، مفاهیم بنیادینی است که در شکل ذیل (EFQM2013)، بهوسیله مستطیل متمایز شده است.
علاوه بر آن مدل تعالی از منطقی به نام منطق RADAR استفاده مینماید که نسخه تکاملیافته چرخه PDCA دمینگ است.
مطابق با شکل در قسمت AR (assessment & refine)، موضوع بازنگری و اصلاح مطرح است که درواقع به معنای نشأت گرفتن از تدوین رویکرد و جاریسازی در مرحله قبل است. یادگیری از رویکرد (A) و جاریسازی (D) را میتوان به تعبیری همان AAR یا “بازنگری بعد از اقدام” مدیریت دانش دانست. همانطور که مشاهده میگردد تاکنون دو اصل اساسی مدل تعالی یعنی مفاهیم بنیادین و منطق RADAR مبتنی بر اصول یادگیری است؛ اما صریحترین جایگاه مدیریت دانش در مدل تعالی سازمانی مربوط به زیرمعیار 4 است. برای آشنایی با این زیرمعیار نگاهی گذرا بر شماتیک مدل تعالی مینماییم.
مدل ای اف کیو ام از 9 معیار (c1-c9) تشکیلشده است. هریک از این معیارها دارای جز معیارهایی هستند. معیار 4 مدل تعالی با عنوان مدیریت منابع، دارای 5 زیر معیار است که زیر معیار 4e مربوط به مدیریت داده و اطلاعات میشود.
همانطور که مشاهده میشود این زیر معیار دارای 6 نکته راهنما است در اولین نکته راهنما موضوع در اختیار داشتن زیرساختهای انتقال اطلاعات و دانش برای رهبران سازمان مطرح میشود. دومین نکته راهنما به رویه تبدیل داده به اطلاعات و دانش و همینطور تسهیم و به اشتراکگذاری دانش میپردازد. سومین نکته راهنما به استفاده از دانش بهعنوان یک ابزار برای تعامل با سایر ذینفعان پرداخته است. مهمترین اصل در این نکتهی راهنما، توجه به امنیت معنوی و تلاش در جهت ثبت دانش هر فرد و یا سازمان به نام خودش است.
در نکات چهارم، پنجم و ششم، شناسایی فرصتهای نوآورانه در سازمان موردتوجه قرارگرفته است. استفاده از تکنیکهایی مانند، انجمنهای خبرگی و داستانسرایی میتواند سازمان را در جهت تحقق این خواستهی مدل تعالی یاری نماید.
تاکنون ردپای مدیریت دانش را در مفاهیم بنیادین، منطق رادار و زیر معیار (4e)، مرور نمودیم اما باید توجه داشت مدیریت دانش بر اساس اصل یادگیری و مشارکت که در تمامی مدل گنجاندهشده و در سایر زیرمعیارها نیز بهکرات موردبحث قرارگرفته است.
مدل EFQM
معیار 1 (رهبری): حمایت رهبران از مشارکت کارکنان (بخصوص مشارکت در تسهیم دانش و تجارب) را یکی از ویژگیهای سازمانهای متعالی میداند.
معیار 3 (کارکنان):
زیر معیار 3b، توسعه و توانمندی کارکنان از طریق آموزش و یادگیری و ایجاد شبکههای یادگیری را از ویژگیهای سازمانهای متعالی میداند.
زیر معیار 3c، تشویق به مشارکت و تسهیم تجارب را از خصوصیات سازمانهای متعالی میداند.
زیرمعیار3d، ایجاد کانالهای ارتباطی را میان سایر ذینفعان را ابزاری جهت تسهیل انتقال اطلاعات میداند.
زیر معیار 3e، نظام قدردانی از عملکرد کارکنان را عاملی در جهت تقویت انگیزههای کارکنان میداند.
معیار 5(فرآیندها، محصولات و خدمات): بهصورت کلی موضوع نوآوری و ارزش افزایی برای مشتریان و استفادهکنندگان از محصولات و خدمات را از ویژگیهای سازمانهای متعالی میداند. این موضوع منطبق بر اراده رهبران سازمان در بهکارگیری دانش کارکنان میباشد.
سازمانی که مدیریت دانش را بر اساس پایهگذاری صحیحی انجام داده باشد، علاوه بر امتیاز گیری در رقابت با سازمانهای دیگر در جوایز تعالی، یکی از مهمترین اجزای منطق RADAR که همان AR (assessment & refine) میباشد را بهخوبی پیادهسازی مینماید. اگر سازمانی نشان دهد از تمامی رویکردهای خود، یادگیری و بهبود داشته است بهصورت دقیق منطق رادار را پوشش داده است. در پایان باید متذکر شد موضوع مدیریت دانش یکی از مهمترین موضوعات در جایجای مدل تعالی است. هرچند که یکی از خصوصیات سازمانهای متعالی، یادگیرنده بودن سازمان است چنانکه چشمانداز بسیاری از سازمانهای حاضر در رقابت تعالی، تبدیلشدن به سازمانی یادگیرنده است.