چگونه مطمئن شوم که آموزشهای مناسب برای انجام کار را به خوبی یاد میگیریم؟ آیا مدیران ارشد در سراسر شرکت به طور منظم برای به اشتراک گذاری تجربیات و چالشهای خود یکدیگر را ملاقات میکنند؟ آیا آنها مطمئن هستند که از یکدیگر یاد میگیرند؟ درصد بالایی از کارکنان یک سازمان اعتقاد دارند اشتراک دانش چیز خوبی خواهد بود اما هرگز آن را به عنوان بخشی حیاتی از فرهنگ سازمان خود در نظر نگرفتهاند یا شاید درمورد آن فکر کردهاند، اما نمیدانند چگونه میتوانند در سازمان و محیطی که اولویتهای روزانه آن مسائل دیگری است، فضایی برای به اشتراکگذاری دانش باز کنند. در این مقاله به ضرورت و وظایف انجمنهای خبرگی میپردازیم.
در اینجا تشبیهی وجود دارد که برای نشان دادن مفهوم کلی مقاله مفید است: ورزشکاران حرفهای در حالت عادی هر روز در مسابقات شرکت نمیکنند؛ درصورتیکه روزانه زمان زیادی را صرف تمرین میکنند.برای کارکنان سازمان، اغلب برعکس است. هر روز در روند انجام کار به نوعی درگیر مسابقات مختلف هستند اما هرگز زمانی را صرف تمرین نمیکنند؛ به این معنی که بهندرت پیش میآید با یکدیگر درمورد چگونگی بهبود روند خود صحبت کنند. درحالیکه ورزشکاران 95 درصد از زمان خود را صرف تمرین و 5 درصد از زمان خود را صرف مسابقه میکنند، برای اکثر کارکنان سازمان میتوان گفت این درصد معکوس است. حتی اختصاص 5 درصد از زمان خود به صحبت درمورد چالشها با همکاران شروع خوبی خواهد بود و اینجاست که انجمنهای خبرگی وارد میشوند.
انجمنهای خبرگی
انجمنهای خبرگی (CoP) جمع گروهی از کارکنان است که نگرانی یا اشتیاق خود را نسبت به کاری که انجام میدهند به اشتراک میگذارند و یاد میگیرند که چگونه آن را بهتر انجام دهند و به طور منظم در تعامل با یکدیگر هستند. این مفهوم اولین بار توسط انسانشناسی به نام ژان لاو و نظریه پرداز آموزشی اتین ونگر در کتاب یادگیری موقعیتی در سال 1991 ارائه شد. سپس ونگر به طور قابلتوجهی این مفهوم را در کتاب خود با نام انجمنهای خبرگی در سال 1998 گسترش داد.
اعضای انجمن به طور منظم برای به اشتراک گذاشتن دانش، بهبود مهارتهای خود و یادگیری با یکدیگر همکاری میکنند. این انجمنها بر پایه دانش و مهارتهای مشترک بنا شده است. انجمنها میتوانند به طور طبیعی به دلیل علاقه مشترک اعضا در یک حوزه یا حوزههای خاص تشکیل شده و تکامل یابند یا میتوانند با هدف کسب دانش مرتبط با یک زمینه خاص ایجاد شوند. ازطریق فرآیند به اشتراکگذاری دانش و تجربیات با گروه است که اعضا از یکدیگر یاد میگیرند و فرصتی برای پیشرفت شخصی و حرفهای دارند.
چه زمانی شروع یک انحمن خبرگی منطقی است؟
برای طراحی یک انجمن خبرگی خوب، کارکنان کلیدی (دو یا سه نفر برای شروع کافی است) و فردی علاقهمند و دانشی باید در نقش تسهیلگر ظاهر شود. بزرگترین دلیل عدم موفقیت یک انجمن خبرگی فقدان انرژی برای جذب و نگه داشتن شرکتکنندگان است.
انجمنهای خبرگی معمولا زمانی خوب کار میکنند که نیاز شدید به تقسیم علایق مشترک، احساسات، مهارتها و دانش مشترک وجود دارد. لازم است که فرصتهای کلیدی برای اتصال کارکنان و اشتراک دانشی که میتواند مفید باشد، ایجاد شود. به عبارت دیگر، با مشخص کردن حوزه COP کارکنان با علایق / نیازهای مشترک جذب میشوند. شاید مهمتر از همه این است که باید اهداف وظایف انجمنهای خبرگی مشخص شود.
مهمترین وظایف انجمنهای خبرگی
CoP به کارکنان کمک میکند تا بهترین شیوهها و راههای حل چالشهای خاص را به اشتراک بگذارند. درک نحوه عملکرد سازمان و نحوه کار موثر با سایر کارکنان آسانتر خواهد شد. یک CoP میتواند محتوا را فیلتر و مدیریت کند تا بیشترین اثربخشی و خروجی را داشته باشد.
توسعه هر انجمن خبرگی همیشه با روابط اجتماعی آغاز میشود. اگر شرکتکنندگان، یک رابطه قابل اعتماد و اجتماعی را توسعه ندهند، انجمنهای خبرگی حتی اگر منطقی برای به اشتراکگذاری دانش مشترک داشته باشد، کارساز نخواهد بود.
بعد از راهاندازی انجمنهای خبرگی، باید یکسری فعالیت بهعنوان فعالیتهای کلیدی و وظایف انجمنهای خبرگی در نظر گرفته شوند تا بتوان به نتیجه گرفتن از فعالیت این انجمنها امیدوار بود. آن فعالیتها میتوانند از دانش کلید ضمنی که در میان کارکنان کارآزموده به اشتراک گذاشته میشوند تا تجربه خوبی را از طریق جلسات داستانسرایی به اشتراک بگذارند، وجود داشته باشد. نکته مهم این است که انجمنهای خبرگی باید یک نتیجه اولیه کوچک داشته باشد که بتواند ارزش خود را ثابت کند. سپس فعالیتها میتوانند به منظور جذب کارکنان بیشتر از طریق ارتباط با داستانهای موفقیت گسترش یابند.
منبع: