در این مطلب به بررسی تاثیر مدیریت دانش در نرخ یادگیری میپردازیم.
میزان یادگیری سازمان شما چقدر است؟ مدیریت دانش می تواند چقدر آن را افزایش دهد؟ معمولا با گذشت زمان و ارائه محصول یا توسعه یک فرآیند هزینه های آن نیز کاهش مییابد. این میزان کاهش در اثر یادگیری سازمان است و به عنوان میزان یادگیری شناخته میشود. وجود فرایندهای مدون و کارامد مدیریت دانش میتواند میزان یادگیری را در سازمان تسریع کند.
منحنی یادگیری موضوع بسیار رایجی در مفاهیم مدیریتی است. اولین فردی که منحنی یادگیری را توصیف کرد، هرمان ابینگهاوس در سال 1885 بود. تحقیقات وی در زمینه روانشناسی یادگیری بود و در سال 1936، تئودور پل رایت تأثیر یادگیری بر هزینههای تولید در صنعت هواپیما را توصیف کرد. این فرم که در آن هزینه واحد در برابر کل تولید ترسیم میشود، گاهی منحنی تجربه نامیده میشود.
منحنیهای یادگیری را میتوان به عنوان یک منحنی شیب دار به سمت بالا ترسیم کرد، که نشان دهنده کسب دانش در طول زمان است یا یک منحنی شیب دار رو به پایین که نشان دهنده کاهش هزینهها در طول زمان است. منحنیهای تجربه عموما به عنوان منحنیهای شیب دار رو به پایین ترسیم میشوند. شیب منحنی توسط آیتمی به نام نرخ یادگیری تعیین میشود.
ارزش مدیریت دانش
نرخ یادگیری هنگام اعمال هزینههای تولید نشان دهنده درصد کاهش هزینه در صورت دو برابر شدن تولید است. بنابراین نرخ یادگیری با هزینه ارتباط دارد و نرخ یادگیری بالاتر منجر به کاهش بیشتر هزینه میشود. در این مطلب ارزش یادگیری توسط ناحیه زیر منحنی یادگیری بررسی شده است. هر چه میزان یادگیری بیشتر باشد، منحنی تندتر میشود و ارزش بیشتری از طریق یادگیری ایجاد میشود.
ارزش مدیریت دانش در هر سازمانی که در فعالیتهای تکراری یا یادگیری چیزهای جدید مشارکت دارد، افزایش میزان یادگیری است. نمودار بالا ارتباط بین نرخ یادگیری و پس انداز را نشان میدهد. تصور کنید که یک کار را 10 بار انجام میدهید ، با میزان یادگیری 8. کاهش هزینه باید 17 درصد در مقایسه با عدم یادگیری صرفه جویی کند. اما اگر بتوانید دو برابر سریعتر (16٪) یاد بگیرید ، صرفهجویی به میزان 30٪ افزایش مییابد.
نرخ یادگیری معمولی
یک نرخ یادگیری طبیعی وجود دارد؛ جایی که افراد بدون پیاده سازی مدیریت دانش از طریق تمرین بهتر میشوند. مدیریت دانش باید به شما در بهبود این میزان یادگیری طبیعی کمک کند؛ بنابراین ارزش افزوده را ایجاد میکند. اما میزان یادگیری طبیعی معمولی چیست و افزایش میزان یادگیری با سرعت مدیریت دانش چیست؟
پاسخ دادن به این امر دشوار است و هرگونه مطالعه در مورد منحنیهای تجربه معمولا با دقت به این نکته اشاره می کند که عوامل دیگری به جز دانش در کاهش هزینهها (صرفه جویی در مقیاس ، نوآوری در نیروی کار ، هزینه مواد اولیه و غیره)وجود دارد.
مطلبی در مورد نمونههای تولید برق سعی میکند آنچه را که “یادگیری از طریق اقدام (عمل)” مینامند از “یادگیری از طریق پژوهش” جدا کند ، که شاید به “میزان یادگیری طبیعی” در مقابل “افزایش میزان یادگیری” نزدیک شود. در مورد 5 نمونه ای که آنها موفق به جداسازی این عوامل شده اند ، میانگین “یادگیری از طریق اقدام” 5/7 درصد و “یادگیری از طریق تحقیق” 11 درصد دیگر است که در مجموع 18.5 درصد است. تفاوت بین 5/7 و 5/18، 20 درصد صرفه جویی اضافی در برنامه 10 پروژه است.
جالب است بدانید که آیا این امر در سازمان ها نیز وجود دارد و مدیریت دانش درون شرکت جایگزین “یادگیری از طریق تحقیق” میشود. اگر چنین باشد ، شاید بتوانیم آن 11درصد نرخ یادگیری اضافی و 20 درصد کاهش هزینه را به عنوان یک قاعده کلی برای مدیریت دانش در نظر بگیریم.
مفاهیم برنامه های مدیریت دانش
مفهوم مدیریت دانش، روش بالقوه ای را برای اندازه گیری ارزش ارائه شده از طریق مدیریت دانش در اختیار ما قرار میدهد.
شما باید موارد زیر را انجام دهید:
• جمع آوری داده ها در مورد میزان یادگیری پروژه های تکراری در سازمان قبل از معرفی مدیریت دانش
• جمع آوری داده ها در مورد میزان یادگیری پروژه های تکراری در سازمان پس از معرفی مدیریت دانش
• محاسبه صرفه جویی های اضافی مربوط به افزایش نرخ یادگیری
این اصل باید زمانی که سازمان درگیر فعالیت یا تولید مکرر باشد و در مواردی که کارایی عملیاتی (اندازه گیری شده در هزینه یا زمان) محرک اصلی کسب و کار باشد، کار می کند.
منبع:
https://www.nickmilton.com/2021/08/how-km-adds-value-by-increasing.html