مدیریت موفق سرمایههای فکری سازمان عنوان مطلبی است که توسط گروه مشاوره مدیریت دانش دانا تدوین شده و به مراحل 5گانه مدیریت سرمایه فکری میپردازد.
مراحل مدیریت سرمایه فکری
مدلها و روشهای مختلفی برای مدیریت سرمایه فکری وجود دارد.در یکی از این مدلها 5 مرحله برای مدیریت سرمایه فکری ارائه شد است. گام اول عبارت است از شناسایی سرمایه فکری سازمان. پس از شناسایی باید ارزش آن را ارزیابی کنیم. درک این نکته که همه سرمایههای فکری لزوما برای یک سازمان ارزشمند نیست حائز اهمیت است. سرمایه فکری تنها در صورتی ارزشمند است که به تحقق اهداف راهبردی کمک سازمان کمک کند. بنابراین درگام دوم، باید ارتباط سرمایه فکری را با ترسیم نقشه استراتژی ارزیابی کنیم. گام سوم استخراج اطلاعات مدیریتی با معنا از روی اندازهگیری عملکرد سرمایه فکری است. در گام چهارم از این اطلاعات برای تحلیل عملکرد و تصمیمگیری درست استفاده میشود و در گام پنجم ارزشهای سرمایه فکری به ذینفعان داخلی وخارجی اطلاعرسانی و گزارشدهی میشود
گام اول؛ شناسایی سرمایههای فکری
گام اول بر شناسایی سرمایه فکری سازمان متمرکز است. به بیان بهتر در این گام سازمان باید انواع سرمایههای فکری خود شامل سرمایههای انسانی، سرمایههای ساختاری و سرمایههای ارتباطی را شناسایی کند. سازمانها پس از انجام این کار وضع موجود خود در هر یک از این حوزهها را تعیین کرده و مبتی بر آن خلاءهای احتمالی را نیز شناسایی میکنند.
گام دوم؛ ارزشیابی سرمایه فکری
برای ارزیابی میزان ارزش سرمایههای فکری باید به سوال زیر پاسخ داد:
- منابع گوناگون سرمایه فکری ما برای دستیابی به ارزش کلی ما از چه درجه ای از اهمیت برخوردارند؟
- منابع موجود چقدر قوی هستند و چگونه می توانیم از آن ها به شکلی اثربخش تر استفاده کنیم؟
با پاسخ به این پرسشها سازمان می فهمد که آیا در حال ساختن سرمایه فکری مناسب در راستای اهداف و استراتژیهای سازمانی است یا باید تمرکز خود را از یک حوزه به حوزه دیگر که ارزش بالاتری دارد معطوف کند. یکی از راههای ساده برای انجام این ارزیابی آن است که از فهرست منابع اصلی شناسایی شده در گام اول استفاده شود و بعدا” ستونهایی برای ارزیابی قدرت و اهمیت منابع برای تحقق استراتژی فعلی به آن افزوده شود.
گام سوم؛ اندازه گیری سرمایه فکری
پس از شناسایی و ارزشیابی سرمایه فکری، سازمانها می توانند شروع به اندازه گیری آن کند. اغلب سازمانها فکر میکنند که اندازه گیری سرمایه فکری دشوار یا غیرممکن است، اما اینگونه نیست. ابزارها و تکنیکهای مختلفی برای اندازه گیری سرمایه فکری در دسترس قرار دارند و به احتمال زیاد اندازه گیری آن از آنچه شما فکر می کنید آسان تر است. در مقالات بعدی چند مدل مطرح سرمایه فکری را با هم مرور خواهیم کرد. اما در همه این مدلها مهم این است که ما بتوانیم پاسخهای مشخصی به سوالات زیر بدهیم:
- آیا امکان جمع آوری دادههای بامعنی وجود دارد؟
- آیا این دادهها به یافتن پاسخ برای سوالات ما کمکی میکنند؟
- آیا دادههای حاصله پاسخگوی هزینه و تلاشهایی که برای اندازه گیری انجام شده هستند؟
اگر هیچ داده با معنایی را نتوان جمع آوری نمود، اگر دادهها واقعا” به ما کمکی در یافتن پاسخ برای سوالات کلیدی عملکردی نکنند، یا اگر هزینه ها موجه نباشند، در این صورت لازم است مجددا” شاخص های دیگری را برای اندازهگیری سرمایههای فکری طراحی کنیم.
پس از آنکه شاخصها را تدوین کردید، لازم است به شناسایی این موارد بپردازید:
- ابزار اندازه گیری، یعنی چگونگی جمع آوری داده ها (مثل پرسشنامه یا مصاحبه)؛
- منبع داده ها؛
- فرمول مورد استفاده در محاسبه شاخص؛
- بسامد اندازه گیری ها؛
- همه هدف های کمی و بهینه کاوی ها؛
- کسانی که اندازه گیری را به عهده می گیرند؛
- این که شاخص قبل از این که مورد بازنگری قرار گیرد چه مدت باید جمع آوری شود؛
- مخاطب هدف برای این شاخص؛
- شکل و قالب گزارش
گام چهارم؛ مدیریت سرمایه فکری
شاخصها کمک میکنند تا رهبران سازمان در هر لحظه وضعیت سرمایههای فکری را ارزیابی کنند.بدون ارزیابیهای مناسب، غیر ممکن است که:
- سطوح فعلی عملکرد را درک نمود،
- دانست که سرمایه فکری بهتر یا بد تر شده است،
- درک نمود آیا هیچ یک از فعالیتها و طرحهای ابتکاری بر عملکرد سازمان تاثیری داشته اند یاخیر.
سازمانهایی که اطلاعات با معنایی از سرمایه فکری خود دارند میتوانند از آن برای اخذ تصمیمات آگاهانه، آزمودن و بازنگری استراتژی و مدیریت ریسک سرمایه فکری استفاده کنند. به عنوان نمونه در ادامه این بخش به موضوع مدیریت ریسک سرمایه فکری اشاره کوتاهی می کنیم.
پس از شناسایی ابعاد مختلف سرمایه فکری، سازمانها باید هر نوع ریسک بالقوه ای که آن را تهدید می کند را مدیریت کنند. هرچند شرکتها با مدیریت ریسکهای مالی و ریسک های حوادث آشنایی دارند، اما مدیریت ریسک سرمایه فکری چندان مورد توجه سازمانها نیست. مثلا ریسک های سرمایه انسانی یک ریسک کلیدی که همواره در سازمان ها مورد غفلت قرار می گیرد ریسک مربوط به کارکنان و دانشی است که آنان در اختیار دارند. سازمان ها اغلب غافل از این هستند که برخی افراد با دانش و تخصص حیاتی که دارند می توانند هر لحظه شرکت را ترک کنند. مدیریت دانش راهکارها، ابزارها و تکنیکهای متنوعی برای مقابله با این ریسک پیشنهاد کرده است که میتوان از آنها استفاده کرد.
گام پنجم؛ گزارش دهی سرمایه فکری
گام نهایی بعد از همه این فعالیت تهیه گزارش سرمایههای فکری است. آشکار ساختن ارزش سرمایه فکری به دلایل گوناگونی می تواند صورت گیرد. اما، همه در یک هدف با هم مشترکند، و هدف اصلی این است که اطلاعاتی راجع به سرمایه فکری سازمان برای ذینفعان فراهم گردد.
مدیریت موفق سرمایه فکری موضوع بسیار مهم و کلیدی برای سازمانها است که در کشور ما کم تر به آن پرداخته شده است. در مطالب بعدی جزئیات بیشتری در باره انواع روشهای اندازهگیری کمی سرمایههای فکری را با شما به اشتراک میگذاریم.