مدیریت دانش

شش اصل برای خدمات مدیریت دانش

در این مطلب به بررسی شش اصل برای خدمات مدیریت دانش می‌پردازیم.

زمانی که بری لوی[1] و من کتاب اخیرمان درباره استراتژی‌های دانش را تمام کردیم، کتابمان بخشی داشت با نام «17 اصل خدمات دانش که هر استراتژیست دانش باید بداند.» مطلب فوق از گای کلیر[2] سردبیر کتاب خدمات دانش است. او در ادامه می‌گوید:

بسیار خب. شاید 17 کمی اغراق‌آمیز بود؛ اما نکته‌ای مد نظرمان است! ما یک یا دو صفحه پیش‌تر پیشنهاد کرده بودیم که اصول خدمات دانش هنوز به وضوح ایجاد و بیان نشده‌اند و در گفته ما به راحتی علت این موضوع دیده می‌شد. خدمات دانش هنوز یک رویکرد نسبتا جدید برای مواجهه با اشتراک دانش است. هدف ما از لیست اصول خدمات دانش این بود که برای بسیاری از دانشکاران، مدیران و رهبران سازمانی که آمادگی تغییر دارند دستورالعملی ارائه شود. به علاوه  استراتژیست دانش مزیتی متمایز دارد و با درکی خوب و محکم از اصول مدیریت و رهبری وارد خدمات دانش و راهبرد دانش شده است. ما در شناسایی این مزیت برای استراتژیست دانش و موفقیت خدمات دانش مشارکتی، اصول خدمات دانش خود را ارائه دادیم.

با این حال این مزیت به خودی خود، اندکی مبهم است، فقط به این دلیل که اصول مدیریت و رهبری در همه جا وجود دارد. در حقیقت تعداد این اصول بسیار زیاد است و با زمان تغییر می‌کند. این موضوع باعث می‌شود هزاران کتاب، مقاله، وبینار، کنفرانس و هر نوع ابزار اشتراک دانش را که می‌توانیم تصور کنیم در اختیار داشته باشیم. آن‌ها همیشه در حال ارائه شدن هستند. با این حال به نظر نمی‌رسد که تعدادشان کافی باشد، به ویژه برای افرادی که سعی دارند اصول مدیریت و رهبری را برای موفقیت شغلی خود ایجاد کنند. لازم است درباره هر تعداد اصول خدمات دانش احتیاط نمود (یا در واقع برای هر رشته‌ای در این رابطه).

مدیریت دانش

پس بیایید از اینجا شروع کنیم و این ایده را بسازیم –همانطور که بیشتر ما در پست‌های مدیریتی و رهبری انجام می‌دهند– بیایید اولین احتیاط ما این باشد که انتخاب کنیم در هر شرایط خاص چه عواملی مفید است و بهترین عملکرد را دارند. مانند تمام تشابهات دیگر که در کار حرفه‌ای به آنها می‌پردازیم، باید “اصول موفقیت” خود را با آن‌چیزی انطباق دهیم که برای آن استخدام شده‌ایم.

پس بیایید این هفده اصل خدمات دانش (که در صفحات 167-164 کتاب خدمات دانش: راهنمایی برای استراتژیست دانش فهرست شده‌اند) را در نظر بگیریم و بخش‌هایی از آن‌ را تعدیل کنیم. همان کاری که من و بِری در «مقدمه» کتابِ خدمات دانش انجام دادیم. ما شش سؤال پرسیدیم. لیست سوالات، در این بخش موجود است. گفتنی است سوالات عنوان شده بیان می‌کند که هر استراتژیستِ دانش چطور می‌تواند اصول خدمات دانش را برای موقعیت خاص خود شکل دهد. لیست ارائه شده عبارتند از:

  1. تغییر در سازمان چطور مدیریت می‌شود؟ آیا شما به عنوان استراتژیست سازمان می‌توانید رهبر تغییری باشید که باعث می‌شود خدمات دانش کارا باشند؟
  2. در سازمان، با روش‌های تغییر ساختار و مدیریت “متفاوت” چگونه برخورد می‌شود؟
  3. برای خدمات دانش آیا استراتژیست دانش، صاحب تلاش و زحمات آن است؟
  4. آیا چارچوب راهبردی خدمات دانش در سطح سازمان قابل اجرا است؟
  5. آیا محیط دیجیتال یکپارچه (از قبیل مشارکت) می‌تواند یک قاعده باشد؟
  6. آیا رهبری سازمانی متعهد به ساختار اشتراک دانش بر محور دانش و نتیجه است؟

هنوز هم تعداد کلمات زیاد است! چطور است چارچوبی پیرامون کلمات کلیدی بسازیم؟!

 

blank

 

به نمودار بالا نگاه کنید. اگر موافقید این عبارات کوتاه نشان می‌دهند که باید در حرکت رو به جلو به عنوان استراتژیست دانش سازمان، به چه چیزی فکر کنید، در مسیر درست قرار گرفته‌اید. مهم نیست در زندگی حرفه‌ای خود چقدر نسبت به انجام درست شغل‌تان متعهد و ایده‌آل‌گرا باشید، یادتان باشید یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های شما به این معناست که باید بقیه را با خود همراه کنید. پس به ایده‌آل‌گرایی و تعهد خود برای کسب برتری در خدمات دانش وفادار بمانید. به زودی متوجه خواهید شد که شما در واقع رهبر ذاتی هستید و باید مطمئن شوید که اشتراک دانش در سازمان تا حد امکان به خوبی انجام خواهد شد.

منبع:

https://www.smr-knowledge.com/six-principles-for-knowledge-services//

پانوشت: 

[1] Barrie Levy

[2] Guy St. Clair

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 − 4 =