ما به دیدن تصاویر چرخههای دانش عادت کردهایم، اما موضوع بسیار مهمی درباره چرخه دانش وجود دارد که هرگز دیده نمیشود. شما میتوانید نسخههای بسیار زیادی از چرخههای دانش را پیدا کنید. به نظر میرسد که همه مدلهای چرخه دانش، به یک شکل عمل میکنند. آنها با «ایجاد» دانش یا «به دست آوردن » دانش شروع میشوند و از طریق «ذخیره سازی»، «اشتراکگذاری» و غیره پیشرفت میکنند تا زمانی که به «استفاده» یا «عمل» میرسند. برخی از آنها 3 مرحله دارند، برخی 8 مرحله یا بیشتر دارند؛ اما درمجموع تمامی چرخههای دانش به یک شکل کار میکنند، زیرا همه آنها چرخههای «فشار» هستند.
ترسیم چرخه دانش بر مبنای تقاضا به چه معنی است؟
منظور از «چرخه فشار» مدلی است که محوریت آن «عرضه دانش» است و عرضه دانش هدایتگر آن است. بهعبارتدیگر این چرخهها مراحل مختلف عرضه دانش را نشان میدهند. این چرخه، چگونگی عملکرد «عرضه دانش» را تا زمانی که دانش دوباره مورداستفاده قرار میگیرد، توصیف میکند. چرخه دانش، درواقع نوعی مدل زنجیره تأمین است و افراد از این چرخه برای قرار دادن نقشها و فرآیندها برای حرکت دانش در امتداد مراحل زنجیره تأمین استفاده میکنند.
یکی از مشکلات مدل فشار این است که عرضه فقط نیمی از داستان است و شما باید علاوه بر عرضه، به تقاضا نیز توجه کنید. چرخه پیشنهادی با «تقاضای دانش» شروع میشود. چرخهای که توسط تقاضای دانش هدایت میشود را میتوان یک چرخه کشش نامید. این چرخه به این صورت عمل میکند: چرخه با یک مشکل شروع میشود، و شناسایی نیاز به دانش برای حل مشکل («نیاز به دانستن») اولین مرحله از دستیابی به دانش است. بهاینترتیب، به دنبال مواجه شدن با یک مشکل، از دیگران درخواست کمک میکنید و یا ابزارهای جستجوی آنلاین را به کار میگیرید.
بااینحال، ما طبیعتاً تمایل به «بیشازحد پیدا کردن» داریم. اگر خوششانس باشیم، یا به یک نرمافزار مدیریت دانش بسیار خوب در دسترسی داشته باشیم، بیش از آنچه نیاز داریم پیدا میکنیم، بنابراین گام بعدی بررسی نتایج و انتخاب مواردی است که به نظر میرسند با مشکل ما ارتباط دارند. سپس دانشی که به آن دست پیدا کردهاید باید با دانش قبلی شما و با در راهحلها، رویکردها، رویهها و برنامهها ادغام شود. درنهایت دانش یکپارچه باید برای مشکل به کار گرفته شود.
پس چرا از نمودارهایی که بر مبنای تقاضا تنظیم شده باشند، خبری نیست؟
-
آیا به این دلیل است که کشش (تقاضا) اهمیت کمتری نسبت به فشار (عرضه) دارد؟
لزوما نه! اکثر مردم آنها را به همان اندازه مهم میبینند، و بحثی وجود دارد که تقاضا نسبت به عرضه درواقع محرک قدرتمندتری برای انتقال دانش است.
-
آیا به این دلیل است که مدل کشش کمتر از مدل فشار مفید است؟
لزوماً نه! برا فراهم کردن زمینه تقاضای دانش میتوان جرقهای برای عرضه دانش ایجاد کرد. آیا به این دلیل است که کار با چرخه کشش دشوارتر از چرخه فشار است؟ شاید این یک دلیل باشد. پرسیدن کمتر یک رفتار طبیعی به حساب میآید و موانع فرهنگی بیشتری برای سوال پرسیدن وجود دارد تا برای به اشتراکگذاری دانش. بنابراین اشتراکگذاری ممکن است گزینه سادهتری باشد. اما نادیده گرفتن موانع در درازمدت به شما کمکی نخواهد کرد.
-
آیا به این دلیل است که مدل کشش کمتر قابلاندازهگیری است؟
چرخه فشار اغلب با ایجاد اسناد مرتبط است، و این چیزی است که میتوان اندازهگیری کرد. با کنار گذاشتن این سؤال که آیا کسی به دنبال این اسناد است یا خیر، و اینکه آیا این اسناد درهنگام یافتن مفید هستند یا خیر، اندازهگیری چند مرحله اول در چرخه فشار آسانتر از اندازهگیری مراحل مشابه در یک چرخه کشش است. بااینحال، میتوانید جستجوها را نیز اندازهگیری کنید، و برای مثال سؤالات مطرحشده از انجمن خبرگی را مبنا قرار دهید.
-
آیا به این دلیل است که تنها چیزی که مردم میخواهند یک نمودار واحد است؟
بله، احتمالاً، اما میدانیم که مدیریت دانش را نمیتوان به یک نمودار واحد و ساده تقلیل داد.
-
آیا به این دلیل است که همه از یک الگو پیروی میکنند؟
احتمالاً بله. ولی تبعیت همه از این الگو دلیل خوبی برای کافی بودن یا بینقص بودن این الگو نیست. جاهای زیادی وجود دارد که میتوان چرخه کشش را بهخوبی اعمال کرد. هر فردی هنگام جستجوی دانش از این چرخه استفاده میکند. بیشتر مراحل در ذهن افراد انجام میشود، اما راههایی برای پیاده سازی ان به شکل یک نمودار وجود دارد.
چگونه یک مدل بر اساس تقاضا تنظیم کنیم
شما میتوانید در یک جلسه یادگیری از همتایان از این چرخه دانش کمک بگیرید. این جلسه میتواند کل چرخه را از پرسیدن سؤالات، بررسی پاسخها، تا ادغام آنها در برنامه کاری آینده را دربربگیرد. میتوانید این چرخه را بهعنوان بخشی از برنامهریزی مدیریت دانش در یک پروژه پیادهسازی مدیریت دانش اعمال کنید. تیم پروژه میتواند نیازهای دانشی خود را شناسایی کند، یک فعالیت جستجو/پرسش انجام دهد، سپس درمورد چگونگی انتخاب و ادغام دانشی که یافتهاند بحث کنند. آگاهی نسبت به مدل کشش، راههای بیشتری برای ایجاد و تحریک چرخه تقاضای دانش در سازمانتان در اختیار شما قرار داده و به ایجاد فرهنگ جستجوی دانش کمک میکند.
نتیجهگیری
لطفاً فقط روی مدل فشار برای مدیریت دانش تمرکز نکنید؛ زیرا این تنها نیمی از داستان است. مطمئن شوید که چارچوب مدیریت دانش شما چرخه کشش را نیز در خود جای داده است.
منبع:
http://www.nickmilton.com/2023/02/why-dont-we-use-this-cycle-as-knowledge.html