در این مطلب به بررسی انواع دانش و تکنیکهای اکتساب آن میپردازیم.
تعاریف بسیار زیادی برای دانش توسط اندیشمندان حوزه مدیریت دانش مطرح شده است. نوناکا و تاکوچی این تعریف را برای دانش ارائه کرده اند؛” اعتقاد و باوری که منجر به افزایش توان بالقوهی پدیدهها برای اقدامات و تصمیمات اثربخش میشود”. در تعریفی دیگر پولانی دانش را “قدرت اقدام و اخذ تصمیمات ارزش آفرین تعریف می کند. داونپورت و پروساک دانش را این چنین تعریف میکنند؛ “دانش ترکیبی از تجربه، ارزشها، اطلاعات محیطی، و بینش تخصصی است که چارچوبی برای ارزیابی و پیوند دادن تجربهها و اطلاعات فراهم میسازد”
در دسته بندی انواع دانش، دانش پنهان و دانش آشکار، به عنوان دو گونهی اصلی دانش در ادبیات مدیریت دانش مطرح شده است. نوناکا و تاکوچی معتقدند، دانش پنهان[1]، دانشی شخصی است و مربوط به یک شخص خاص میباشد، بنابراین رسمیسازی و ارتباط با آن مشکل است. در نتیجه، تفکیک، ذخیرهسازی و توزیع دانشی که متعلق به اشخاص است نیز مشکل خواهد بود. نوناکا و تاکوچی اظهار داشتند که دانش پنهان میتواند از طریق تدوین (تبدیل دانش پنهان به دانش آشکار) آشکار گردد و از طرف دیگر اشاره داشتند که دانش پنهان غیرقابل تدوین است. آنها همچنین در مثالهایشان اشاره کردند که تدوین، معادل مستندسازی است، اگرچه زمانی که برای اولین بار از دانش پنهان نام بردند، آن را “توضیحپذیر” توصیف کردند. و این سرآغاز سردرگمی در طبقهیندی انواع دانش بود و سوالات زیر را به وجود میآورد:
- آیا دانش پنهان تدوینپذیر است یا خیر؟
- آیا تمام دانش موجود در ذهن ما پنهان است یا بخشی از آن، آشکار تلقی میشود؟
- آیا دانش پنهان همواره مستندسازی میشود؟
- آیا دانش مستندسازی شده همچنان دانش است یا به محض مستندسازی تبدیل به اطلاعات میشود؟!
بسیاری از شما پاسخهای محکمی به هرکدام از این سوالات میدهید اما آنها همیشه با یکدیگر منطبق نیستند. به هر حال از هر جملهای برای تعریف دانش کنیم، دانش را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کنید:
- نوع 1:دانشی که در اختیار افراد است و قابل ابراز یا بیان نیست، به عنوان پنهان یا ضمنی اشاره میشود.
- نوع 2: دانشی که در اختیار افراد میباشد و قابل ابراز یا بیان است، اما هنوز بیان نشده است، به عنوان پنهان، تلویحی یا ضمنی به آن اشاره میشود.
- نوع 3: دانشی که در اختیار افراد یا گروهها میباشد و ابراز یا بیان شده است اما هنوز، مستندسازی نشده است، به عنوان دانش پنهان، ضمنی، آشکار یا (کلامی) به آن اشاره میشود.
تا حدودی به همین دلیل است که وقتی ISO 30401:2018، استاندارد سیستمهای مدیریتی برای مدیریت دانش (KM)، را ثبت شد، از به کارگیری اصطلاحات پنهان و آشکار کاملا اجتناب و به جای آنها از اصطلاحات تدوین شده و تدوین نشده استفاده شده است. به عقیده نیک میلتون، نوع دیگری از دانش نیز وجود دارد(نوع 4) که میتوان آن را “نهادینه شده” نامید؛ این دانش، دانش کدگذاری شده در ساختارها، راهبردها و تاکتیکهای سازمانهاست.
امروزه می توانیم نوع دیگری را نیز اضافه کنیم که دانش کدگذاری شده یا نهادینه شده در نحوهی عملکرد ماشینآلات و تکنولوژیهای است. می توان این نوع را “دانش ماشینی” نامید. مثال مشهور نوناکا و تاکاچی مربوط به ماشین تهیهی نان ماتسوشیتا[3] است، که در آن، مکانیسم “ورز دادن خمیر” تنها زمانی بیعیب انجام میگرفت که یکی از مهندسین، وقت خود را صرف کار کردن همراه با استادان نانوا جهت مشاهدهی مکانیسم “پیچش-کشش خمیر” مورد استفادهی آنها، میکرد. بسیاری از ماشینها نیز میتوانند دانش ماشینی خود را از طریق حلقه های بازخورد (یادگیری ماشینی) بهبود بخشند.
علاوه بر این، جالب است که ببینیم چگونه دانش ماشینی به زمینههایی که زمانی به صورت کاملا پنهان و انسانی قلمداد میشدند، نفوذ میکند. “چگونه دوچرخه سواری کنیم” اغلب به عنوان مثالی از دانش پنهان خالص استفاده شده است که قابل بیان نیست. “چگونه یک چهره را تشخیص دهیم” همچنان به عنوان مثالی از دانش پنهان در ویکی پدیاست، اما ماشینها قادر به تشخیص چهرهها هستند؛ حتی تلفنهای هوشمند ما نیز میتوانند این عمل را انجام دهند. به هر صورتی که این اصطلاحات را تعریف کنید، چارچوب مدیریت دانش شما مجبور به سروکار داشتن با تمام انواع دانش میباشد.
- نوع ۱، تنها از طریق مربیگری، استاد-شاگردی[4] و کارآموزی قابل انتقال است.
- نوع ۲ را میتوان از طریق پرسشنامه، مصاحبه و فرآیندهای فراگیری دروس بیان کرد.
- نوع ۳ را میتوان از طریق انجمنهای عملی[5]، کمک همکار[6]، آموزش و روشهای متعدد دیگری به اشتراک گذاشت.
- نوع 4، زمانی نمود پیدا میکند که ما برای بهبود ساختارها، راهبرد و تکتیکهای سازمان بر اساس دانش خود عمل میکنیم.
- نوع 5، زمانی به وجود میآید که ما دانش خود را در ماشینها و الگوریتمها تعبیه میکنیم.
منبع:
http://www.nickmilton.com/2020/10/tacit-explicit-and-what-different-types.html/
پانوشت:
[1] Polanyi
[2] Nonaka and Takeuchi
[3] Matsushita
[4] mentoring
[5] communities of practice
[6] peer assists