امروزه بهطور گسترده به جنبههای مختلف سنجش موفقیت مدیریت دانش در سازمان و تأثیر آن بر خطوط خدمات مختلف و عملکردهای درون یک سازمان میپردازیم. مدیریت دانش نه تنها در سطح پایهای برای تغییر فرهنگ سازمانی به سمت همکاری و نوآوری عمل میکند، بلکه نقش محوری در موفقیت کارکنان و کل سازمان ایفا میکند.
این سؤال مطرح میشود: چگونه میتوانیم از اثربخشی چهارچوب مدیریت دانش خود اطمینان حاصل کنیم؟ درست است که نباید فقط به اعداد و رقم مثل امتیاز خالص ترویجکننده (NPS)، معیارها یا بازده سرمایه (ROI) تکیه کنیم. خیلی چیزهای دیگه هم مهم است. بهترین راه برای سنجش موفقیت یک برنامه مدیریت دانش، بررسی تغییراتی است که در نحوه کار کارکنان و کل سازمان ایجاد میکند. به عبارتی، باید ببینیم چطور برنامه روی رفتار و عملکرد روزانه همه تاثیر گذاشته است.
برای مطالعهی مقالات تخصصی مدیریت دانش به پایگاه دانش مراجعه فرمایید.
اجازه دهید اکنون به بررسی برخی مؤلفهها بپردازیم که فراتر از شاخصهای سنتی و بازده سرمایه قرار دارند، اما تعیینکنندهی موفقیت و استمرار چارچوب و شیوهی مدیریت دانش به شمار میروند.
- تبادل دانش: یک چارچوب مدیریت دانش اثربخش، بستری را برای شکلگیری فرهنگی فراهم میآورد که در آن، افراد تمایل بیشتری به اشتراکگذاری دانش و بینش تخصصی خود داشته باشند. این امر موجب تسهیل جریان آزاد ایدهها، تشویق همکاری میانتیمی و در نهایت، منجر به توسعه فردی کارکنان و موفقیت کل سازمان میگردد.
- تقویت نوآوری: یکی از دستاوردهای مستقیم و تأثیرگذار یک چارچوب موفق مدیریت دانش، افزایش میزان نوآوری در سازمان است. مدیریت دانش با تسهیل سیستمهای مدیریت ایده، به ثبت و اولویتبندی ایدهها کمک میکند و بستری را فراهم میآورد تا این ایدهها به اقدامات قابل اجرا تبدیل شوند و در نهایت، منجر به نوآوری و بهبود مستمر سازمان گردند.
مدیریت دانش با از بین بردن موانع میان بخشهای مختلف، جریان دانش و اطلاعات را در سراسر سازمان تسهیل میکند. این امر به همکاری بینرشتهای و نوآوری مشترک میان تیمها و بخشهای مختلف با رویکردهای متفاوت کمک میکند. شکستن موانع ارتباطی و همکاری، امکان ادغام ایدهها، رویکردها و دیدگاههای مختلف را فراهم میآورد که در نهایت منجر به نتایج نوآورانهتری میشود.
- ثبت دانش پنهان برای حفظ دانش: یکی از مزایای کلیدی مدیریت دانش تسهیل در ثبت و به اشتراکگذاری «دانش ضمنی» است. دانش ضمنی، همان دانش تجربی و بینشی است که افراد به مرور زمان در سازمان به دست میآورند. با مستندسازی تجربیات، مهارتها، تخصص و بهترین شیوههای کارکنان، مدیریت دانش اطمینان میدهد که این دانش ارزشمند حتی با خروج کارکنان از سازمان یا تغییر نقش آنها از دست نمیرود. این امر مستلزم داشتن فرآیندهای جامعِ مبتنی بر مدیریت دانش برای جذب و خروج کارکنان است.
- استفاده مجدد از دانش موجود: یک چارچوب مدیریت دانش موفق به این معنی است که افراد ابتدا از پلتفرمهای اشتراک گذاری دانش برای به اشتراک گذاری و استفاده مجدد از دانش موجود استفاده میکنند تا به جای اختراع دوباره چرخ، در زمان و تلاش خود صرفه جویی کنند.
- ارتقای مهارت کارکنان: مدیریت دانش به ارتقای مهارت کارکنان کمک میکند و آنها را قادر میسازد تا با استفاده از نقشه برداری دانش برای درک و رفع شکافهای مهارتی، عملکرد بهتری در نقشهای خود داشته باشند. مدیریت دانش، ایجاد موجودی مهارتها و چارچوبهای صلاحیت را برای ترسیم مهارتها و دانش موجود در سازمان تسهیل میکند. با مقایسه این موجودیها با مهارتها و شایستگیهای مورد نیاز برای هر نقش، شکافهای مهارتی را می توان در سطح فردی، تیمی یا سازمانی شناسایی کرد.
- افزایش کارایی و بهره وری: موفقیت همچنین با بهبود بهرهوری و صرفه جویی در هزینههایی که از طریق فرآیندهای بهینه شده، اتوماسیون و استانداردسازی که توسط چارچوب مدیریت دانش امکانپذیر شده است، تعریف میشود. این میتواند شامل تصمیمگیری سریعتر، حل سریعتر مشکلات و اجرای روانتر پروژهها باشد.
- رضایت مشتریان: مدیریت دانش موفق همچنین پیامدهای مثبتی برای خدمات مشتری دارد زیرا کارکنان هنگام تعامل با مشتریان به اطلاعات و تخصص درستی دسترسی پیدا میکنند. این امر آنها را قادر میسازد تا به سرعت به سوالات، درخواستها و مشکلات مشتریان پاسخ دهند و در نتیجه پاسخگویی و رضایت مشتری را افزایش دهند.
- ارائه خدمات بهتر: مدیریت دانش همچنین بر ارائه خدمات تأثیر میگذارد و آن را بهبود میبخشد زیرا با استفاده از داراییهای دانش و بهترین شیوهها، کارکنان میتوانند خدمات با کیفیت بالاتری را به مشتریان ارائه دهند. دسترسی به فرآیندهای استاندارد، روشهای اثباتشده و منابع مرتبط، اطمینان از ثبات و قابلیت اطمینان در ارائه خدمات را تضمین میکند و در نتیجه رضایت و وفاداری مشتری را افزایش میدهد و در نتیجه سودآوری بیشتری را برای کسبوکار به همراه میآورد.
بهطور خلاصه، یک چارچوب مدیریت دانش موفق چارچوبی است که بهطور قابل اثبات عملکرد را بهبود میبخشد، اشتراک دانش و نوآوری را تقویت میکند و در زمان و تلاش کارکنان صرفه جویی میکند.
سازمانها با تعریف اهداف مشخص، تعیین معیارهای مرتبط و ارزیابی منظم پیشرفت میتوانند اثربخشی ابتکارات مدیریت دانش خود را ارزیابی کنند و تصمیمات آگاهانهای برای بهینهسازی تأثیر آن بگیرند.
لینک: