مدیریت دانش در سازمانهای دولتی امری بسیار مهم است .پس از ابلاغ سیاستهای کلی نظام اداری و اشاره به «دانش بنیان کردن نظام اداری از طریق بکارگیری اصول مدیریت دانش و یکپارچه سازی اطلاعات» موضوع مدیریت دانش در بخش دولتی و دانش محور شدن نظام اداری به یکی از دغدغههای سازمانهای دولتی به ویژه سازمان اداری و استخدامی کشور که متولی این مبحث است تبدیل شده است. همین چند ماه پیش بود که رئیس این سازمان دلایلی همچون دگرگونی مدلهای کسب و کار و شکلگیری صنایع جدید، افزایش حجم داده و ضرورت تبدیل آن به دانش، تغییر هرم سنی کارکنان سازمانها و بازنشستگی کارکنان با تجربه، پراکندگی جغرافیایی نظام اداری و تکرار اشتباهات پرهزینه در نظام اداری کشور را به عنوان مهمترین ضرورتهای استقرار مدیریت دانش در سازمانهای دولتی بر شمرد.
اما واقعا پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانهای دولتی چه کاربردها و ضرورتهایی دارد و آیا در کشوهای دیگر هم این دغدغه وجود دارد؟؟ برای پاسخ به این سوال نمونههای مختلفی توسط همکارانم در گروه مشاوره مدیریت دانش دانا بررسی شد که در ادامه به خلاصهای از مهمترین عوامل اشاره میشود:
تبدیل شدن دانش به مهم ترین منبع اثربخشی سازمان
با توجه به اینکه یکی از مهمترین وظایف بخشهای دولتی تصمیمسازی، تصمیمگیری و تعیین خط مشیهای کلان در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره است، اهمیت دانش و بکارگیری مناسب و به موقع از آن به عنوان یک منبع استراتژیک سازمانی بسیار مهم است.
حاکمیت به جای تصدیگری
یکی از چالشهای سالیان اخیر بسیاری از دولتها، بزرگ بودن اندازه دولت بوده است. این مسئله به شدت دیوانسالاری (بروکراسی) را گسترش داده و مانع چابکی در اجرای وظایف اصلی دولت میشود. به بیان بهتر بسیاری از کشورهای دنیا به این نتیجه رسیدهاند که دولتها باید در حوزه حاکمیتی ایفای نقش کنند نه تصدیگری؛ و گذار از رویکرد تصدیگری به حاکمیت نیازمند منابع مختلفی است که یکی از مهمترین آنها دانش است. به اعتقاد بسیاری از خبرگان، اجرای سیاست اصل 44 قانون اساسی و خصوصیسازی شرکتهای دولتی در دهه 80 با چالشهای بسیاری همراه بود. اما به دلیل عدم وجود نظام مدیریت دانش کارآمد در بخشهای دولتی، درسآموختهها و دانش این اقدام کلیدی در کشور مدون نشد و بدیهی است که قابل بازیابی و استفاده مجدد نخواهد بود و این یعنی دوباره کاری و اختراع محدد چرخ!
جهانی شدن
در بسیاری از نقاط دنیا جهانی شدن به چالشی مهم برای سازمانهای دولتی تبدیل شده و یا بزودی خواهد شد. با گسترش جهانی شدن، رقابت بین سازمانهایی که خدمات مشابهی ارائه میکنند گسترش یافته و نیاز به کسب دانش و مهارت در کسب و بکارگیری آن اهمیت پیدا میکند.
توانمندی بخش خصوصی
امروزه بخش خصوصی به دلیل فائق آمدن بر بسیاری از فرایندها ی بروکراتیک به نسبت سازمانهای دولتی چابکتر و توانمندتر شده اند و برای حفظ این مزیت همواره در حال بکارگیری و بهروزآوری رویکردهایی مانند مدیریت استراتژی، بازنگری فرایند، مدیریت دانش، مدیریت ارتباط با مشتریان و غیره هستند. به همن دلیل فاصله میان سازمانهای بخش خصوصی و سازمانهای دولتی در زمینههای مختلف در حال افزایش است.
افزایش دانش عمومی جامعه
بر خلاف جوامع گذشته، درصد بالایی از شهروندان جوامع امروزی را افرادی تشکیل میدهند که دارای مهارت و دانش سطح بالایی هستند. فراگیر شدن شبکههای اجتماعی موجب شده تا گردش اطلاعات سرعت بسیار زیادی پیدا کند و دانش و آگاهی شهروندان نسبت به موضوعات مختلف افزایش یابد. دولتهای پیشرو در بکارگیری ابزارها و تکنیکهای مدیریت دانش این تغییر پارادایم در سطح جهانی را به عنوان یک فرصت تلفی کرده و از آن به عنوان یک منبع استراتژیک دانش یاد میکنند تا بر این اساس مشارکتی سازنده و مبتنی بر اعتماد بین سازمان های دولتی و شهروندان به وجود بیاورند.
از دست دادن نیروهای با تجربه سازمانهای دولتی
دانش یک موضوع اجتماعی و انسانی است و بر خلاف اطلاعات کمتر به فناوری وابسته است. با خروج نیروهای تحصیل کرده، حرفه ای و خبره از سازمانهای دولتی به دلایلی نظیر بازنشستگی، بخشی از دانشی که سازمان سالها بر روی آن سرمایه گذاری کرده بود از دست میرود.
اینها تنها بخشی از مواردی بود که نظام اداری کشورهایی نظیر انگلستان، آمریکا، فنلاند، مالزی، نیوزلند و غیره را به سمت پیادهسازی مدریت دانش سوق داد تا در ساختارهای اجرایی خود، واحدهایی را برای هدایت فعالیتهای مدیریت دانش به وجود آورده اند.
با ابلاغ دستورالعمل پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانهای دولتی از طرف سازمان ادرای و استخدامی کشور، سازمانهای دولتی ایران نیز باید در این مسیر قدم بگذارند. ما در گروه مشاوره مدیریت دانش دانا راهکار مناسبی را برای استقرار نظام جامع مدیریت دانش مبتنی بر مدل APO با رویکرد کوچینگ طراحی کردیم که کاملا منطبق بر دستورالعمل مدیریت دانش سازمان اداری و استخدامی است و میتواند نقش بسزایی در ارزش آفرینی از دانش داشته باشد.