همکاریهای بازاریابی میتواند ابزاری قدرتمند برای گرد هم آوردن دو (یا چند) برند، برای دستیابی به مخاطبان گستردهتر، ایجاد محصولات یا تجربیات جدید و ایجاد منافع تجاری متقابل باشد. همکاریهای متقابل از افزایش دامنه برند شما تا رشد کسبوکار، فرصتی منحصربهفرد برای نمایش خلاقیت و نوآوری ارائه میدهد. برندها معمولاً به دلایل استراتژیکی با همدیگر مشارکت مینمایند. خواه این دلایل خیرخواهانه باشد و خواه به دلیل کسب سود و منفعت مالی برای شرکتهای خود. وقتی دو شرکت با یکدیگر همکاری میکنند، مزایای مختلفی وجود دارد که هر سازمانی از آنها بهره میبرد.
زمانی که نامهای تجاری برای مشارکت دور هم جمع میشوند، هر یک طرفداران خود را نیز با خود به همراه میآورند. اساساً این اقدام میتواند مخاطبان هر دو برند را دو برابر کند؛ زیرا آنها با مجموعه دومی از طرفداران روبهرو میشوند که در ارتباط با شریک دیگر آنها است.
اگر تمایل دارید همکاریهای متقابل را مانند یک تاکتیک بازاریابی برای کسبوکار خود در نظر بگیرید، ۵ عامل کلیدی برای همکاری موفق استارتاپها باید موردتوجه قرار گیرد.
- بر روی ارزشها و چشمانداز تمرکز کنید
یکی از مهمترین ملاحظات هنگام کار با یک شرکت دیگر این است که اطمینان حاصل شود که برندهای شرکتکننده (و مخاطبان آنها) ارزشهای مشترک و چشماندازی همسو و هماهنگ دارند. همسویی این موارد در مراحل ایدهپردازی تضمین میکند که همه طرفها برای رسیدن به یک هدف مشترک کار میکنند و نتیجه باارزشهای اصلی هر برند سازگار خواهد بود.
- به دنبال مهارتها و تخصصهای مکمل باشید
همکاریهای موفق بر اساس مجموعه مهارتها و تخصصهای مکمل یکدیگر ساختهشدهاند. هر یک از طرفین باید مهارتی منحصربهفرد را نمایش دهد که در صورت ترکیب، میتواند نتیجه قانعکنندهتری برای مشتریان ایجاد کند.
برای مثال، پتانسیل یک برند مراقبت از پوست را برای همکاری با برندی که بر پوشاک ورزشی تمرکز دارد، در نظر بگیرید. با مجموعهای از محصولات مراقبت از پوست که بهطور خاص برای زنانی که فعال هستند و اغلب عرق میکنند، طراحیشده است، این دو میتوانند به مخاطبان هدف دسترسی پیدا کنند. این خط تولید میتواند نیازهای مراقبت از پوست زنان فعال را با مرطوب کنندهها، کرمهای ضدآفتاب و سرمها هدف قرار دهد که همگی میتوانند به گونهای فرموله شوند که در برابر عرق مقاوم باشند و هیدراتاسیون طولانیمدت ارائه دهند.
همکاری مانند این میتواند تا حدی به دلیل مهارتها و تخصص مکمل هر برند موفق باشد. با پیوستن به نیروها، دو برند میتوانند از نقاط قوت خود استفاده کنند و خط تولیدی ایجاد کنند که نیاز خاصی را برای زنانی که تناسباندام و زندگی سالم را در اولویت قرار میدهند، برطرف کند.
- نقشها و مسئولیتهای واضح و روشن را تعریف کنید
یکی دیگر از ملاحظات کلیدی، تعریف نقشها و مسئولیتهای هر یک از طرفین است که تضمین میکند که انتظارات، تعیینشده و برآورده میشوند. این اقدام میتواند هرگونه سردرگمی یا ابهامی در مورد اهداف را از بین ببرد و به جلوگیری از تکرار تلاش یا شکاف در فرآیندهای کاری کمک کند. به خاطر سپردن نقشها و مسئولیتهای نهایی و توافق شده را در یک مکان مشترک که همه اعضای پروژه میتوانند به آنها دسترسی داشته باشند، در نظر بگیرید و در صورت لزوم به لیست مراجعه کنید. نمونههایی از برخی از نقشهایی که باید در یک همکاری در نظر گرفته شوند، بسته به دامنه و ماهیت پروژه، ممکن است شامل سرپرست پروژه، کارشناس موضوع، رهبر خلاق، تحلیلگر داده، مدیر پروژه و موارد دیگر باشد.
- ارتباطات و اعتماد متقابل را تقویت کنید
ارتباط موثر و اعتماد متقابل نیز قسمت مهمی برای موفقیت هر همکاری هستند. شفافیت و بازخورد صادقانه در طول فرآیند مطمئناً به نتایج عالی منجر میشود. برنامهریزی برای چک کردنهای منظم و تقویت ارتباطات باز از طریق کانالهای مشترک به جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم یا درگیری کمک میکند.
- ملاحظات حقوقی و مالی را درنظر بگیرید
در نهایت، مهم است که هرگونه پیامدهای قانونی یا مالی یک همکاری را در نظر بگیرید. این شامل توافقهایی درباره حقوق مالکیت معنوی، تقسیم درآمد و سایر جزئیات حقوقی و مالی است که برای محافظت از هر دو طرف ضروری است. اجرای یک قرارداد یا توافقنامه را در نظر بگیرید تا یک نسخه کاغذی ازآنچه بر روی آن توافق شده است، اینکه توسط چه کسانی و در چه زمانی و به چه صورت نگهداری شود.
برای مطالعهی مقالات تخصصی مدیریت دانش به پایگاه دانش مراجعه فرمایید.
موارد ذکرشده در بالا تنها چند نمونه نکته هستند که چگونه همکاریهای موفق برند به کسبوکارها کمک کرده است تا مخاطبان فعلی خود را حفظ کرده و درعینحال بازار دسترسی خود را گسترش دهند و با مصرفکنندگان جدید ارتباط برقرار کنند. ایجاد یک همکاری موفق مستلزم بررسی و برنامهریزی دقیق است، اما با بررسی این ایده و مشارکت با برند دیگری، شرکتها میتوانند از بازارهای جدید بهره ببرند، از نقاط قوت یکدیگر استفاده کنند و تجربهای واقعا منحصربهفرد و هیجانانگیز برای مشتریان ایجاد کنند.
زمانی که یک شرکت منابعی را در اختیار دارد که شرکت دیگر از آن بیبهره است، همکاری برندها با یکدیگر میتواند برایشان سودمند باشد. برای مثال، یک سازمان خیریه با یک تولیدکننده لباس همکاری میکند و میتواند عواید حاصل از فروش و توزیع این لباسهای تولیدی را برای امور خیریه خودمصرف نماید. این نهاد خیریه، با هیچ روش دیگری موفق به کسب این عواید از طریق تولید پوشاک نخواهد بود. هر شرکتی طرز تفکر و خلاقیتهای خاص خود را دارد که میتوانند بر اساس همکاری با سایر سازمانها، به موفقیتی برسند که مربوط به تمام سازمانها و شرکتهای مشارکتکننده باشد.
فرصتهای بیشماری برای بهرهمندی و کسب سود شرکتها از طریق همکاری با شرکتها و سازمانهای دیگر وجود دارد. همکاریها میتواند یک حرکت هوشمندانه بازاریابی برای شرکتهای فعال در هر زمینه صنعتی باشد.
منبع: