کمبود وقت برای مشارکت در مدیریت دانش؛ واقعیت یا بهانه

چالش‌های زیادی در پیاده‌سازی مدیریت دانش وجود دارد و سازمان‌هایی که در این حوزه مشغول به فعالیت هستند، همواره با این موارد دست‌و‌پنجه نرم‌ می‌کنند. از جمله این چالش‌ها می‌توان به «عدم وجود انگیزه لازم در بین کارکنان سازمان»، «عدم اعتقاد مدیران سازمان به مدیریت دانش»، «ترس از دست دادن جایگاه شغلی به دلیل انتقال تجربیات به سایر همکاران» اشاره کرد. در کنار تمامی این موارد، یکی از مهم‌ترین موانعی که معمولا در اجرای پروژه‌های مدیریت دانش با آن مواجه می‌شویم، «عدم وجود وقت کافی برای حضور و مشارکت در فرایند مدیریت دانش» است.

فقط 44 دقیقه در هفته!

برخی از کارکنان واحدهای عملیاتی و بعضا ستادی دلیل مشارکت نکردن در برنامه‌های مدیریت دانش را «کمبود زمان» می‌دانند. این موضوع در برخی حوزه‌های کاری واقعا یک دغدغه است و در بسیاری دیگر صرفا یک بهانه برای مشارکت نکردن! با تجربه‌ای که در پیاده‌سازی پروژه‌های مدیریت دانش در صنایع مختلف کشور دارم، به این نتیجه رسیدم که مشارکت در اقدامات مدیریت دانش نیازمند زمان زیادی نیست و کارکنان سازمان اگر به‌طور میانگین 44 دقیقه از زمان 44 ساعت کاری خود در طول یک هفته را به اقدامات مدیریت دانش اختصاص دهند، سازمان با نتایج شگفت‌انگیزی در این حوزه مواجه خواهد شد.

آسمان مدیریت دانش همه جا همین رنگی‌ست

آقای نیک میلتون، یکی از مشاورین با تجربه مدیریت دانش نیز در پیاده‌سازی مدیریت دانش با این چالش مواجه شده است. ایشان در مقاله‌ای که با همین مضمون منتشر کرده، به موضوع کمبود وقت پرداخته است.

میلتون می‌گوید در مصاحبه با مدیران یک شرکت اروپایی با این جمله مواجه شد: «ما می‌دانیم که مدیریت دانش خوب است و موجب صرفه‌جویی در زمان می‌شود. اما چگونه باید زمان مناسب برای انجام فعالیت‌های دانشی را پیدا کنیم؟» مدیران این شرکت اذعان داشتند که حجم کاری بسیار بالا و تعداد نیروی انسانی محدود در این شرکت موجب شده تا کارکنان از لحظ زمانی دچار چالش شده و فرصت مناسب برای یادگیری نداشته باشند و علی‌رغم اینکه همواره در حال کار کردن هستند، اما در بسیاری از موارد زمان آن‌ها به خاطر عدم داشتن دانش مناسب برای انجام کار صرف دوباره کاری می‌شود. در نتیجه، کارکنان بخش قابل توجهی از وقت خود را برای آزمون و خطا و یافتن راه‌کارهای مناسب سپری می‌کنند.

همراه‌سازی کارکنان

همانطور که مشاهده شد، چالش کمبود زمان همه جا مطرح است. این چالش اگر واقعی باشد باید به دنبال راهکارهایی برای تسهیل مشارکت این افراد باشیم. به عنوان مثال سفیران دانش می‌توانند تجربیات این گروه از کارکنان را دریافت کرده و در سامانه نرم‌افزاری مدیریت دانش بارگذاری کنند. یا به جای استفاده از نسخه دسکتاپ نرم افزار مدیریت دانش، امکان استفاده از اپلیکیشن تلفن همراه برای آن‌ها فراهم شود.

اما اگر کمبود وقت صرفا یک بهانه باشد، باید به دنبال متقاعد ساختن این گروه از کارکنان باشیم. یکی از بهترین شیوه‌ها برای این کار، استفاده از رویکرد از بالا به پایین در پیاده‌سازی مدیریت دانش است.

برای مطالعه‌ی مقالات تخصصی مدیریت دانش به پایگاه دانش مراجعه فرمایید.

مدیران سازمان در نقش دانشکاران فعال

 در روایتى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى‌خوانیم: «اَلنّاسُ بِأُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ»؛ شباهت مردم به حکمفرمایانشان بیشتر است از شباهت به پدرانشان! دولتشاه سمرقندی تذکره‌نویس و شاعر قرن نهم هجری نیز در مصرعی مشهور می‌گوید «تا یار کرا خواهد و میلش به که باشد». معمولا طیف گسترده‌ای از کارکنان اقدامات، رفتارها و رویکردهایی را دنبال می‌کنند که مورد توجه راس هرم سازمان باشد. به بیان دیگر، کارکنان رده‌های میانی و عملیاتی سازمان، به موضوعاتی که مورد توجه مدیران ارشد است، بیشتر توجه می‌کنند. بنابراین اگر لایه ارشد مدیریتی در سازمان موضوع مدیریت دانش را علاوه بر گفتار، در رفتار نیز مورد توجه قرار دهند و در برنامه‌ها و فعالیت‌های اجرایی مدیریت دانش مشارکت فعال داشته باشند، کارکنان نیز به مرور این رفتار را مشاهده کرده و ترغیب می‌شوند که در این مسیر حرکت کنند.

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده − 4 =