مدیریت دانش و مدیریت نوآوری؛ دوست یا دشمن!؟ دو مفهوم مرتبط و همزمان هستند که در کنار هم میتوانند بهبود و رشد سازمانها را تسهیل کنند. ارتباط بین این دو مفهوم به این دلیل است که دانش، مهمترین عامل مؤثر بر نوآوری در یک سازمان است. برخی از افراد اعتقاد دارند که مدیریت دانش باعث میشود خلاقیت و نوآوری بین کارکنان از بین برود؟ در ادامه، نادرست بودن این فرضیه را بهطور مختصر توضیح میدهم.
مفهوم مدیریت دانش
مدیریت دانش فرایندی است که به کسب، انتقال، ذخیره، به اشتراک گذاری، استفاده و توسعه دانش درون سازمان میپردازد. دانش شامل اطلاعات، مهارتها، تجربیات، قابلیتها و دیدگاهها است که اعضای سازمان از طریق تعامل با محیط خود بهدست میآورند. مدیریت دانش هدف دارد تا دانش موجود در سازمان را به صورت جامعهای سازمانمحور انجام دهد و از این طریق، ارتقاء کارایی و عملکرد سازمان را تسهیل نماید.
مفهوم مدیریت نوآوری
مدیریت نوآوری به فرایند برنامهریزی، اجرا و کنترل فعالیتها و تلاشهایی میپردازد که منجر به ایجاد نوآوری و نوآوریهای محصولات، خدمات، فرآیندها یا مدلهای کسبوکار شود. هدف اصلی مدیریت نوآوری، ایجاد تغییرات ارزشآفرین در سازمان است که بهبود عملکرد، رشد، رقابتپذیری و تطابق با محیط را فراهم کند. به طور کلی مدیریت نوآوری، رویکردی استراتژیک است که به کمک آن سازمانها توانایی خلق، توسعه، و اجرای نوآوریها و ایدههای جدید را دارا میشوند. هدف اصلی مدیریت نوآوری، ایجاد و حفظ توانمندیهای نوآورانه در سازمانها به منظور ارتقاء عملکرد، تفوق در صنعت، ایجاد ارزش افزوده، جلب رقابتپذیری و پاسخگویی به تغییرات بازار و نیازهای مشتریان است. این رویکرد باعث بهبود فرآیندها، کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری میشود.
برای مطالعهی مقالات تخصصی مدیریت دانش به پایگاه دانش مراجعه فرمایید.
مراحل مدیریت نوآوری
- شناسایی مسائل و فرصتها: در این مرحله، شناسایی مشکلات و چالشهای موجود در سازمان و یا مزیتهای رقابتی جدید و فرصتهای نوآورانه از اهمیت بالایی برخوردار است.
- تحقیق و توسعه: پس از شناسایی مسائل و فرصتها، فرآیند تحقیق و توسعه به منظور یافتن راهحلها و ایدههای نوآورانه آغاز میشود.
- انتخاب راهحل مناسب: در این مرحله، بر اساس ارزیابیها و آزمونهای ایدهها، بهترین راهحلها برای پیادهسازی انتخاب میشود.
- پیادهسازی نوآوری: در این مرحله، راهحلهای انتخاب شده به شکل عملیاتی درآمده و پیادهسازی میشوند. این میتواند شامل تغییر فرآیندها، استفاده از فناوریهای جدید، ایجاد محصولات و خدمات نوآورانه و غیره باشد.
- ارزیابی و اندازهگیری: در این مرحله، عملکرد نوآوری مورد ارزیابی و اندازهگیری قرار میگیرد تا میزان موفقیت و تأثیر آن بر سازمان مشخص شود.
- انتشار و استفاده: نتایج و نوآوریهای بهدستآمده به سایر اعضای سازمان ارائه میشود و در سازمان به عنوان یک منبع آزاد نوآوری در نظر گرفته میشود.
- حفظ نوآوری و بهکارگیری مجدد: در این مرحله، مدیریت نوآوری باید نوآوریها را حفظ کند و برای استفاده مجدد آنها در آینده برنامهریزی کند.
آیا مدیریت دانش باعث میشود خلاقیت و نوآوری بین کارکنان از بین برود؟
این ادعا که مدیریت دانش میتواند خلاقیت و نوآوری را از بین ببرد، از نگرشهای نادرستی است که ممکن است از برخی افراد و سازمانها شنیده شود. این اتهامها معمولاً به دلیل نادیده گرفتن مسائلی مرتبط با طراحی و اجرای کارآمد و اثربخش سیستم مدیریت دانش به وجود میآید. در ادامه، چند نکته را برای پاسخ به این چالش مطرح میکنم:
- تأمین دانش برای نوآوری: بدون دسترسی به دانش مورد نیاز، نوآوری بهسادگی اتفاق نمیافتد. مدیریت دانش میتواند اطلاعات، تحقیقات، تجارب گذشته، رویکردهای موفق، نتایج آزمایشها و سایر دانشها را بهدست آورده و به اشتراک گذاشته، در دسترس تیمهای نوآوری قرار دهد.
- حمایت از فرایند نوآوری: مدیریت دانش میتواند از طریق ایجاد دسترسی به پایگاههای دانش، توسعه ارتباطات و ایجاد فرهنگ دانش، ارتقاء فرآیند نوآوری را تسهیل کند. اطلاعات که بهدرستی مدیریت شود و به نوآوران ارائه شود، به آنها کمک میکند تا تصمیمگیریهای بهتری برای تولید نوآوریهای مؤثر و موفقتر انجام دهند.
- اشتراک دانش تیمی: مدیریت دانش همچنین میتواند اشتراک دانش تیمی را ترویج دهد که این امر میتواند به تقویت خلاقیت و نوآوری کمک کند. ترکیب مختلف مهارتها و دانشهای افراد در یک تیم میتواند به ایدهپردازی و حل مسائل پیچیده کمک کند.
مدیریت دانش به عنوان پایهای اساسی برای مدیریت نوآوری عمل میکند و باعث افزایش قابلیتها و امکانات سازمان در زمینه نوآوری و بهدست آوردن رقابتیترین مزیتها در بازار میشود. به همین دلیل، سازمانها بهطور همزمان باید به مدیریت دانش و مدیریت نوآوری توجه ویژهای داشته باشند تا بتوانند رشد، توسعه و پیشرفت مداوم را در دنیای رقابتی مدرن تضمین کنند.
بنابراین، بهجای تصویب ادعای نادرست که مدیریت دانش باعث کاهش نوآوری میشود، بهتر است روی طراحی و پیادهسازی سیستمهای مدیریت دانش اثرگذار و انگیزهبخش برای نوآوری تمرکز کنیم. با ترکیب مناسب دانش، ایجاد فرهنگ سازمانی حمایتکننده و ارتقاء توانمندیهای تیمها، میتوانیم همزمان مدیریت دانش و نوآوری را ترکیب کنیم تا به بهبود عملکرد و موفقیت سازمان کمک کنیم.