دادهها و نظرسنجیها همیشه نشان دادهاند که تعهد کارکنان برای موفقیت سازمانی حیاتی است. درواقع منابع از این اطلاعات اشباع شده است. چرا باید به این موضوع اهمیت دهیم؟ چون کارکنان سازمان مهمترین دارایی ما هستند و سلامت آنها باید برای مدیر سازمان در اولویت اول قرار بگیرد. زیرا کارکنان خوشحال سالم میمانند، تمرکز و انگیزه خود را حفظ میکنند و در سازمان باقی میمانند. در ادامه از این مقدمه به نتایج جالبی درمورد به اشتراکگذاری دانش پنهان خواهیم رسید.
برای مطالعهی مقالات تخصصی مدیریت دانش به پایگاه دانش مراجعه فرمایید.
عوامل مؤثر در به اشتراکگذاری دانش پنهان
احساس «تعلق» در محیط کار یعنی اینکه شما خود را بخشی از چیزی بزرگتر از خودتان احساس کنید، که این یک عامل مهم رفتاری و انگیزشی است. کارکنان با انگیزه، نهتنها بهرهوری بیشتری دارند بلکه کار بهتری نیز انجام میدهند.
«اعتماد» به عملکرد مدیریت سازمان نیز یک عامل کلیدی است که برای اشتراکگذاری آزادانهتر دانش و اطلاعات ضروری است و که همکاری بیشتری را نیز به دنبال دارد. به همین دلیل، نوآوری، خلاقیت و حل مسائل به ایجاد اعتماد وابسته هستند.
حفظ «ارتباط» با کارکنان نهتنها برای همکاری، بلکه برای داشتن احساس هدف نیز ضروری است. چون نحوه کارکرد مغز ما بهگونهای است که نیاز به یک حس جهتگیری داریم تا یاد بگیریم، رشد کنیم و به تکامل ادامه دهیم. زمانی که احساس میکنیم نمیدانیم به کجا میرویم، معمولاً احساس گمراهی میکنیم، حس هدف از بین میرود و انگیزه کاهش مییابد. در بدترین حالت، درنهایت دیگر اهمیت نمیدهیم و مشارکت نمیکنیم.
نکته مشترک بین این عوامل این است که همگی برای به اشتراکگذاری دانش پنهان ضروری هستند. پس چرا در آغاز دوران خدمات و راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی، بار دیگر ارزش و اهمیت دانش پنهان و تبادل این دانش را نادیده میگیریم؟
ما 90% انرژی خود را روی بخشهای آسان متمرکز میکنیم: دانش آشکاری که قبلاً بهصورت مستندات و سایر انواع محتوا در دسترس همه کارکنان قرار گرفته است. شاید پاسخ این سؤال بسیار ساده باشد: چون دانش پنهان به نوع فرهنگی که در سازمانهایمان پرورش میدهیم، ارتباط نزدیکی دارد و ممکن است پذیرش و اعتراف به آن فرهنگ براساس برخی از مدیران بسیار ناخوشایند باشد یا احساس کنیم از عهده تغییر فرهنگ برنمیآییم. درواقع فرهنگ سازمان مانند آینهای است که واقعیتها را به مدیران نشان میدهد و گاهی نگاه کردن به آن آینه میتواند برای مدیران ناراحتکننده باشد. بهویژه به این دلیل که آنها مالک فرهنگ هستند و فرهنگ سازمان بر اساس سبک کاری مدیران شکل میگیرد. در هر چیزی که میگویند و انجام میدهند.
چند دقیقه وقت بگذارید و به فرهنگ سازمان خود فکر کنید. نه به آنچه در اسلاید چشمانداز سازمان و مأموریت سازمان نوشته شده است. نه به آنچه ارزشهای شرکت بیان میکنند. بلکه به اینکه افراد چگونه با یکدیگر رفتار میکنند و در تیم شما، در سراسر سازمان و با مشتریان شما چگونه رفتار میشود. فرهنگ از درون هر یک از مدیران شروع میشود و از طریق ارزشهای شخصی آنها شکل میگیرد و پرورش مییابد. به همین دلیل است که هر قدمی در مسیر استخراج و به اشتراکگذاری دانش پنهان باید با فرهنگ آغاز شود.
فرهنگ سازمانی تأثیر عمیقی بر میزان آمادگی کارکنان برای به اشتراکگذاری دانش پنهان و تجارب خود دارد. در یک فرهنگ سازمانی باز و حمایتگر، کارکنان احساس امنیت میکنند تا بدون ترس از قضاوت یا توبیخ، دانش و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. در این محیط، اعتماد بین اعضای تیم افزایش مییابد و این اعتماد بهعنوان پایهای برای تبادل آزادانه اطلاعات و دانش عمل میکند. از سوی دیگر، در فرهنگهای سازمانی که رقابت داخلی شدید است یا جایی که اشتباهات تنبیه میشوند، کارکنان تمایل کمتری به اشتراکگذاری دانش خود خواهند داشت، زیرا این کار میتواند بهعنوان نشانهای از ضعف یا تهدیدی برای موقعیت آنان تلقی شود.
منبع:
https://www.linkedin.com/pulse/unlocking-secrets-tacit-knowledge-rebecka-isaksson-jp6af/