اینکه سفری به پایان برسد، خوب است؛ اما مهمتر از آن این است که سفرتان در خاتمه نتیجهای در بر داشته باشد. (Ursula.K.Leguin) توانمندسازی تا حد زیادی شبیه به یک مسافرت زمینی است که در آن یک هدف یا مقصد نهایی وجود دارد. هدف از این کار انجام مسافرت و رسیدن به مقصد است؛ البته اگر صرفاً خواستار سفر باشیم بدون تلاش و تحمل مشکلات آنهیچگاه به مقصد نخواهیم رسید. هر کسی از توانمندسازی هدفی در سر دارد. توانمندسازی به زندگی شغلی ما معنا و مفهوم بخشیده و باعث میشود در قبال کاری که انجام میدهیم احساس شادی و رضایتمندی کنیم. این خود هدف است اما برای رسیدن به هدف راههای گوناگونی وجود دارد. در هر شغل و حرفهای افرادی را میتوان دید که در قبال کاری که در سازمان انجام میدهند بسیار راضی و خرسند هستند. از این دسته میتوان به مربیان تربیتی و بهداشت مدارس، سرآشپزها، آموزگاران، سهامداران و غیره اشاره نمود.
به تاثیر شغلتان در عرصه تربیت دانشآموزان فکر کنید. چه یک مشاور در واحد صنعتی باشید و یا یک مربی تربیتی مدرسه، باید دانست که هر شغلی میتواند به توانمندسازی افراد کمک کند.
اگر میخواهید سطح توانمندسازی شغلتان را بررسی کنید، اولین سوالی که باید از خودتان بپرسید این است آیا این شغل برایم معنا، نشاط و رضایتمندی به همراه دارد ؟ اگر پاسخ مثبت بود از سطح توانمندسازی لازم در کار برخوردار هستید. در چنین وضعیتی دو سوال دیگر از خودتان بپرسید:
- oآیا توانمندی من در بالاترین سطح است؟
- در صورت دستیابی به بالاترین سطح توانمندسازی در این شغل، آیا بهقدر کافی بستر لازم برای تحقق و بروز استعدادها فراهم میشود؟
- اگر توانمندسازی را تجربه نکنید دو احتمال زیر وجود خواهد داشت:
- آیا این امکان وجود دارد در حالیکه به لحاظ شغلی یا حرفهای در جایگاه صحیح و مناسبی قرار نداریم در آن شغل توانمند شویم ؟
- آیا این احتمال وجود دارد که سایر اقدامات در حوزههای مختلف و یا حتی ادامه تحصیل در یک مقطع تحصیلی بهتر بتواند با نیازهای واقعی شما مطابقت داشته باشد؟
اگر شغلتان مناسب نباشد، خیلی دشوار خواهد بود که در آن شغل، معنا، احساس شادی و یا رضایتمندی درونی پیدا کنید.
توانمندسازی؛ حقیقت در برابر تخیل
نباید توانمندسازی را صرفاً موضوعی ویژه مدیران و مسئولین ارشد فرض کرد. همانطوری که در سایر منابع مدیریتی عنوان شده، در توانمندسازی مدیران قدرت و استقلال کاری را به کارکنان تفویض کرده و با این کار باعث بهبود عملکرد گروههای کاری و شکلگیری گروههای خود مدیریتی میشوند.
باید این واقعیت را پذیرفت که مدیران نقش مهمی در توانمندسازی کارکنان ایفاء میکنند. نکته کلیدی این است که مدیران صرفاً نقش یک توانمندساز را بر عهده ندارند، بلکه باید این نقش را در سازمان عملاً اجرا کنند . سه عامل زیر سفر توانمندسازتان را شکل میدهد:
oشما نقش اساسی در توانمندسازی خودتان دارید. باید عواملی که بر روی احساس درک معنای مثبت از زندگی، شادکامی و رضایتمندی تاثیر میگذارند را کنترل کنید .
oسایرین همچون مدیران، سرپرستان وهمکارانتان بر روی سفر توانمندسازی شم اتاثیر میگذارند.
oمحیط اطراف هم میتواند بر توانمندسازی شما تاثیر گذار باشد.
در اطراف خود عموماً افرادی را مشاهده میکنید که میدانند مقصدشان کجاست و دقیقاً هم به آنجا میرسند. باید دانست اینها افرادی نیستند که کنار گود نشسته و بگویند لنگش کن و آرزو کنند که چیز خوبی اتفاق بیافتد، بلکه با تلاش زایدالوصفی برای بدست آوردن چیزهای خوب فعالیت میکنند.
چنین افرادی راهشان را حتی از میان شرایط بد جادهای و آب و هوای نامناسب توام با برف و بوران پیدا میکنند. چنین افرادی به این جمله عتقاد وافر دارند که«من شدیداً به موفقیت اعتقاد دارم و عمیقاً این نکته را دریافتهام که هر چه بیشتر و سختتر کار کنم به درجات بالاتر موفقیت دست خواهم یافت». حتی اگر شغل شما در حوزه مسائل مالی باشد، باز هم سه جنبه توانمندی فردی وجود دارد که میتوانید آنها را کنترل کنید:
- دانش، مهارت و تواناییتان
- نگرش و دیدگاهتان نسبت به توانمندسازی
- برنامه شغلی و حرفهای
سه مورد فوقالذکر در توانمندسازی تاثیر زیادی میگذارند. اگر دارای تواناییها یا مهارتهایی هستید که میتوان آنها را توسعه، این امر باعث میشود که ضمن افزایش میزان رضایتمندی و خرسندی، از این نقاط قوت در زندگی روزمره به نحو احسن استفاده کنید . نگرش ما همانند عوامل انگیزشی در توانمندسازی از اهمیت خاصی برخوردار است. در مسافرت همانطوری که یک ماشین قبل از حرکت نیاز به سوخت دارد، شما هم برای شروع حرکت به سمت توانمندسازی نیاز به انگیزه دارید.
نگرش، دانش، مهارت و تواناییهای ما مبتنی بر یکدیگر هستند. اگر تمام انگیزههای لازم در جهان را برای انجام کاری داشته باشید، اما فاقد دانش، مهارت و توانائیهای مورد نیاز در این زمینه باشید، مطمئناً در یک دور باطل، به دور خود خواهید چرخید. بالعکس اگر دانش ، مهارتها و توانائیهای مورد نیاز را برای انجام کاری داشته باشید، اما از انگیزه قوی و کافی برای تحقق آن برخودار نباشی ، بطور یقین قادر نخواهید بودید یک همکار خوب و دلخواه برای دیگران به حساب آیید.
در مجموع با عنایت به نکات فوق ، داشتن یک برنامه کاری حرفهای و دقیق، جنبه حیاتی دارد. طبق شواهد موجود، کمتر از 5% افراد دارای اهداف مکتوب و مستند هستند. احتمالاً یک ارزیابی از عملکرد خودتان در سال قبل دارید؛ اگر اطلاعات مورد نیاز را صادقانه در فرم ارزیابی وارد نکرده باشید این احتمال وجود دارد که از نتایج حاصله از فرم برای آینده چندان راضی نباشید. همه ما نیاز مبرم به توسعه اهداف در زندگی داریم ، لذا برای تحقق این مهم، خودارزیابی در ابتدای سفر توانمندسازی حیاتی امری حیاتی است.
مدیران و همکاران همانند مسافران و سایر رانندگان در سفر ما نقش مهمی ایفاء میکنند. در هر مسافرتی، مسافران و دیگر رانندگان تاثیر عمد0ای بر سفر خواهند داشت. مسافران با تشویقمی توانند به شما در رسیدن به مقصد کمک کرده و یا با ایجاد یاس و ناامیدی مانع از رسیدن به آن شوند. رانندگانی که در جاده قوانین و مقررات را رعایت نکرده و با ناسازگاری سبب ایجاد مشکل در امر رانندگی میشوند، از جمله عواملی هستند که باعث افزایش سطح اضطراب و عصبانیت شما میگردند. حتی ممکن است چنین رانندگانی حوادث و و سوانح هولناکی را در جادهها بهوجودآورند. با توجه به نکات گفته شده، مدیران و همکاران از سه طریق میتوانند بر توانمندسازی دیگران تاثیر بگذارند:
- از طریق اعطای پاداش یا خودداری از آن
- از طریق بیان انتظاراتشان نسبت به افراد
- از طریق روابط و ارتباطات
اگر چه مدیران و همکاران از جمله کسانی هستند که به ما پاداش میدهند، اما هر کسی عموماَ دوست دارد در ازای کاری که انجام میدهد پاداش دریافت نماید. مدیران از طریق روشهای گوناگون از جمله در اختیار گذاشتن منابع بیشتر و یا افزایش اعتبارات و بودجهها میتوانند به کارکنان پاداش بدهند. مدیران و همکاران به وسیله ایجاد شرایط کاری مناسب، فاقد استرس، شاد و یا حتی تقدیر و تمجیدکردن به نوعی به ما پاداش میدهند که این امر بر توانمندسازی تاثیر عمیقی بر جای میگذارد.
انتظارات مدیران و همکاران میتواند بر عملکرد شما تاثیر گذارد. همچنان که انتظارات معلمین میتواند بر عملکرد فراگیران ( چه خردسال و چه بزرگسال) تاثیر بگذارد. اگر مدیران و همکاران انتظارات بالایی از شما داشته باشند، باید سعی کنید با رفتار مناسب آنها را برآورده سازید . با انجام این کار، آنگاه احساس توانمندسازی خواهید کرد.
ما میتوانیم روابط خود را توسعه بخشیده و با مدیران و کارکنان ارتباط دوستانهای داشته باشیم. آیا تا بحال فردی را دیدهاید که علیرغم علاقمندی به کارش، به علت ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران و سر و کار داشتن با سایرین ، مجبور شده باشد که کارش را رها کند؟
نظر شما راجع به فردی که فاقد انگیزش شغلی است ولی حاضر به ترک کارش نیست چیست؟ یک عامل می تواند علاقمندی چنین افرادی به دیگران باشد. چنین افرادی ارتباط دوستانهای با مردم دارند. روابط خوب به همراه ارتباط صادقانه موجب افزایش معنا، خرسندی و رضایتمندی در شغل میشود که در نتیجه بر توانمندسازی تاثیر میگذارند.
بسیاری از متخصصین اعتقاد دارند که شایستهترین فرد در جهان نمیتواند در یک سازمان غیر توانمند عملکرد برجستهای داشته باشد. همانند این مورد رانندهای است که بخواهد در جادهای مارپیچ با شیبهایی خطرناک و در شرایط جوی نامساعد و توام با برف و بوران رانندگی بیخطر و مطمئنداشته باشد. ساختار سازمانی یک عامل عمومی است که تمامی جنبههای سازمان را در بر میگیرد. سه عامل مهم در این خصوص وجود دارند؛ فرآیند گزارشدهی و گزارشگیری، فرآیندهای کاری و فرهنگ.
فرآیندهای گزارشدهی و گزارشگیری: در سازمان از این جهت مهم هستند که روابط لازم برای کمک به انجام کارتان را تشریح میکنند. این فرآیندها همانند نقشه راهنما عمل کرده و مسیر و تمهیدات لازم برای رسیدن به هدف و مقصد را مشخص میکنند.
فرآیندکاری: روشهای انجام کار را بر طبق استاندارهای موجود یا چگونگی ارائه خدمات به مشتریان تعریف میکنند.
اگر در محل کار شما بانکی برای امور جاری وجود داشته باشد آیا همکاران شما میتوانند از بین چند صندوق موجود برای ارائه خدمات هر کدام را که مایلند انتخاب کنند؟ یا اینکه تنها یک صندوق برای ارائه خدمات وجود داشته و ساختار کلی به شکل است که شرایط صندوق چگونگی نحوه خدمترسانی را به مشتریان تعیین میکند.
فرهنگ: یک عامل بسیار پیچیده است. فرهنگ مشتمل بر اندیشهها، باورها، نحوه پوشش افراد، درک مشترک از مسائل و غیره باشد.
تغییر هر یک از سه مورد یعنی فرآیندهای گزارشی، فرآیندهای کاری و فرهنگ برای افراد مشکل است، اما باید دانست که این عوامل بر توانمندسازی شما تاثیر می گذارند. بخشهایی از فرهنگ سازمانی ممکن است در انجام کار به شما کمک کند، اما باید توجه داشت که بخشهای دیگری از فرهنگ سازمانی میتواند به عنوان مانع جدی و بازدارنده در مسیر توانمندسازی شما ظاهر شود.
خاتمه سفر
توانمندسازی یک مقصد مشترک است. خودتان، سایرین و محیط سازمانی عواملی هستند که همگی بر توانمندسازی شما تاثیر جدی ایفاء میکنند. این امر بدان معنا است که تاثیر این عوامل بر توانمندسازی تک تک افراد متفاوت است. نکته مهم درک تاثیر این عوامل برای توانمندسازی شما است.
به حداکثر رساندن توانمندیمان موضوعی است که میتواند مزایای پنهان و ناشناختهای در شغلمان در بر داشته باشد. هر شغلی در فرد توانمندیهای خاصی ایجاد میکند. بهتر نقطه برای شروع این سفر آمادهسازی یک برنامه کاری مشخص و درک نقش و تاثیری است که میتوانید بر روی همکاران، کارشناسان و کل سازمان بر جای بگذارید. پس خودتان را برای توانمندسازی آماده کنید. تمام هم و غم شما باید این باشد که به مقصد رسیده و در طول سفر همواره با نشاط و قبراق باشید.