آگاهی، انگیزه و دانش چه نقشی در مدیریت تغییر دارد؟ انسان ها موجوداتی کنجکاو هستند. با وجود همه خرد، قدرت تکنولوژیکی و پیشرفت تکاملی،هنوز در روال معمول پیشرفت می کنیم. با پیروی از یک فرآیند یا پایبندی به یک عادت، فضای ارزشمند مغز را با “اتوماتیک کردن” وظایف خاص آزاد می کنیم. از آنجایی که ما به کارهای روزمره خود عادت کرده ایم، باید کمتر به کارهایی که انجام می دهیم فکر کنیم. ما همچنین تمایل به پیروی از این فرآیندها را داریم زیرا به مرور زمان در آنها خوب می شویم و انجام کارهایی که در آنها مهارت داریم باعث می شود احساس خوشحالی کنیم.
گاهی اوقات مهم است که یک روال کاری را مختل کنید یایک عادت را ترک کنید. سازمان ها به طور منظم با این چالش روبرو هستند. سازمانبه طور مستمر در حال یادگیری، تطبیق و تکامل فرآیندها، استراتژی ها و سیستم ها هستیم. و این چیز خوبی است؛ ما باید خود را وفق دهیم تا رقابتی باقی بمانیم، تا مطمئن شویم مشتریان بهترین ها را از ما دریافت می کنند و کارکنان ما راضی هستند.
آگاهی، انگیزه و دانش چه نقشی در مدیریت تغییر دارد؟
مدیریت تغییر یک رویکرد رسمی برای برنامه‌ریزی و مدیریت کارکنان است که به کارکنان، تیم‌ها و کل کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا کارها را متفاوت انجام دهند. شاید ساده به نظر برسد، اما تعداد شگفت انگیزی از شرکت ها برای تغییر موثر تلاش می کنند. طبق گفته McKinsey & Company، “70 درصد از برنامه های تغییر در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند”.
برنامه های تغییر اغلب به دلیل عدم حمایت مدیریت و مقاومت شدید کارکنان با شکست مواجه می شوند.
بدون برنامه مدیریت تغییر، مدیریت مؤثر پروژه و اطمینان از نتایج موفقیت آمیز تقریباً غیرممکن است. به ویژه برای مدیران پروژه ضروری است که تصویر وسیع تری از تغییر را در نظر بگیرند.
برای مطالعه‌ی مقالات تخصصی مدیریت دانش به پایگاه دانش مراجعه فرمایید.
قدرت کارکنان
عناصر استانداردی برای هر پروژه وجود دارد که کانون توجه است. خواه نمودار گانت، ماتریس ریسک، جداول هزینه یا برنامه های منابع باشد، عناصر «سنتی» اجرای پروژه بیشترین توجه را به خود جلب می کنند.
این یک اشتباه آسان برای انجام دادن، اما بسیار مهم است. داشتن کارکنانی در سمت شما، درگیر و حامی پروژه مدیریت تغییر برای موفقیت ضروری است. آنها می توانند کاربران نهایی، سهامداران کلیدی، حامیان مالی یا دارندگان بودجه باشند همه آنها نقش مهمی را ایفا می کنند. اگر آنها از کاری که انجام می‌دهید آگاه نباشند، تمایلی به حمایت از آن نداشته باشند، اطلاعی از نحوه مشارکت نداشته باشند، از شما حمایت نمی‌کنند.
این منجر به مقاومت کارکنان نسبت به تغییرات می شود. افراد از عادات، فرآیندها و روال کاری خود مقاومت خواهند کرد، مگر اینکه بتوانید دلیل قانع کننده ای برای تغییر آنها ارائه دهید.
ایجاد آگاهی
چند بار برای یک پلتفرم جدید به یک کارگاه آموزشی دعوت شده اید، فقط برای اینکه برسید و بپرسید این ابزار چیست، از کجا آمده است و چرا باید از آن استفاده کنید؟
اگر آشنا به نظر می رسد، پس اولین مرحله کلیدی را از دست داده اید، آگاهی بخش مهمی از فرایند است مدیران پروژه باید برنامه ای در مورد اینکه چگونه کسب و کار را نسبت به این کار آگاه می کنند ایجاد کنند. با تماس با افرادی که تحت تأثیر این تغییر قرار می گیرند و به آنها می گویید که چه کاری انجام می دهید، چرا آن را انجام می دهید و چرا آن مهم است، احتمال موفقیت شما در مراحل بعدی بیشتر است. این موضوع همچنین به کاهش مقاومت در برابر تغییر کمک می کند، زیرا کارکنان شما می توانند درک کنند که چرا از آنها انتظار می رود عادات ارزشمند خود را ترک کنند!
ایجاد انگیزه
هنگامی که کارکنان را از کار آگاه کردید، گام بعدی ایجاد انگیزه در تیم است. این بر میزان درگیر بودن – یا مقاومت آنها – تأثیر می گذارد. هر فرد می تواند دلایل منحصر به فرد خود را برای درگیر شدن یا مقاومت داشته باشد، و گاهی اوقات اینها دلایلی هستند که حتی به تغییر مربوط نمی شوند.
اگر کارمندی تمایلی به تغییر نداشته باشد، ممکن است به عنوان سخت‌گیر، انعطاف‌ناپذیر، بدبین یا حمایت‌کننده برچسب زده شود. بهترین کسی که می تواند به یک کارمند مقاوم کمک کند، مدیر یا سرپرست مستقیم آنهاست که معمولاً به آنها نزدیک است و می تواند این تغییر را برای کارکنان توضیح دهد و روشن کند. مدیران باید در دوره های آموزشی شرکت کنند تا بتوانند به ایجاد انگیزه کارکنان کمک کنند و شناسایی کنند که چگونه می توان موانع را حذف یا به حداقل رساند.
توسعه دانش
تنها پس از ایجاد آگاهی و تمایل باید مدیران پروژه شروع به ارائه دانش مرتبط با مدیریت تغییر کنند. متأسفانه، اغلب اتفاق می افتد که یک سازمان شاهد تغییری در راه است و اولین قدمی که آنها برمی دارند فرستادن کارکنان به آموزش است.
نتیجه این رویکرد آموزش بی اثر، اتلاف وقت و هزینه های بی مورد است. کارمندان درگیر عملکرد دقیق نرم افزار نیستند زیرا برای یادگیری آمادگی کافی ندارند.برای استفاده حداکثری از سرمایه گذاری آموزشی، باید پس از آگاهی اولیه و ایجاد تمایل صورت بگیرد.
سه نکته برای مدیریت تغییر موفق
برای شروع موفقیت آمیز مدیریت تغییر و مدیریت پروژه، سه مرحله ساده زیر را دنبال کنید:
- با آگاهی شروع کنید: بهکارکنان کمک کنید بفهمند چرا این اتفاق می افتد و چه اتفاقی قرار است بیفتد. غافلگیری به هیچ کسی کمک نمی کند!
- انگیزه ایجاد کنید: مطمئن شوید که تیم‌های شما مزایای این تغییر را درک می‌کنند. شما می خواهیدآنها عادت هایشان را ترک کنند، پس بهتر است دلیل خوبی داشته باشید.
- دانش را توسعه دهید: چارچوبی برای به اشتراک گذاری دانش ایجاد کنید که بهکارکنان امکان می دهد بر آگاهی و تمایل خود برای تغییر ایجاد کنند و یاد بگیرند که چگونه تغییر را خودشان میتوانند ایجاد کنند.
منبع:
https://edison365.com/awareness-desire-and-knowledge-in-change-management/
