blank

آیا کارکنان به شما اعتماد دارند؟

آیا کارکنان به شما اعتماد دارند؟ این مقاله که در مجله سیاتل تایمز به چاپ رسیده معتقد است که احتمالا این‌طور نیست. کارکنان نه‌تنها به همکاران خود اعتماد دارند بلکه عمدتا به شغلشان علاقه‌مندند؛ اما از سویی معتقد نیستند که مدیران بهترین تصمیمات را می‌گیرند. به‌ویژه این مطلب وقتی شدت پیدا می‌کند که این تصمیمات مشمول آنان نیز بشود؛ اما در این زمینه دو سوال مطرح است که باید درباره آن فکر کنید:

1- آیا اهمیتی دارد که کارکنان به شما اعتماد نداشته باشند؟

2- چطور متوجه این بی‌اعتمادی می‌شوید؟

من معتقدم پاسخ به سوال اول آسان‌تر است. زیرا این سوال خیلی مهم است. دو مورد از اصلی‌ترین دلایلی که چرا اعتماد کارکنان اهمیت دارد مربوط به عملکرد و کسب سود می‌شود.

  • عملکرد کارکنان: بدون تردید اگر کارکنان به شما اعتماد نداشته باشند قادر نخواهید بود به سطح عملکرد برجسته و عالی برسید. اگر کارکنان مطمئن نباشند که بهترین تصمیمات را می‌گیرید و متوجه شوند همیشه آن‌ها را زیر نظر دارید آن‌وقت احساس می‌کنند خودشان باید این کار را انجام دهند. مدت‌زمانی که کارکنان را برای کارها یا چگونگی انجام آن صرف می‌کنند باعث کاهش تولید، کیفیت و خلاقیت آن‌ها می‌شود. با این نوع مدیریت شاید بتوانید سطح عملکرد کارکنان را بالا ببرید اما قادر نخواهید بود بدون جلب اعتماد آن‌ها را حفظ کنید. درنتیجه در این شرایط نمی‌توانید نشانه‌ای از خلاقیت را در آن‌ها مشاهده کنید و این نکته بسیار مهمی است.
  • عملکرد روسا: باید قبول کنیم عملکرد کارکنان تا حد زیادی بستگی به عملکرد روسا دارد. لذا به همین منظور مدیریت را توانایی انجام کار از طریق دیگران تعریف کرده‌اند. اگر نتوانید از طریق کارکنان به عملکرد عالی و چشمگیر برسید. چگونه می‌خواهید ثابت کنید مدیری برجسته و ممتاز هستید؟

اگر کارکنان به شما اعتماد نکنند به‌احتمال‌زیاد شما هم به آنان چندان اعتمادی ندارید. در این شرایط وقتتان را هدر می‌دهید چون مجبورید بدون دلیل آن‌ها را کنترل کرده و زیر نظر بگیرید؛ در حالیکه می‌توانید از این وقت در جاهای دیگر بهتر استفاده کنید.

ما فقط زمان تلف‌شده توسط مدیران و کارکنان را که ناشی از بی‌اعتمادی است محاسبه و مستند می‌کنیم؛ اما علاوه بر آن می‌توان هزینه ساعات تلف‌شده را نیز محاسبه کرد. گرچه هزینه‌های ناشی از دست دادن خلاقیت و نوآوری به‌مراتب بیشتر است. باید توجه داشت که کسب سود فقط از طریق انجام کار درست حاصل نمی‌شود بلکه از طریق انجام بهتر کارها به دست می‌آید. لذا فرق چندانی نمی‌کند که سود حاصله ناشی از بهبود مستمر یا درنتیجه تغییر ناگهانی به دست آید. البته همه این موارد مهم هستند. رقبا همیشه به دنبال یافتن راه‌هایی جدیدتر، بهتر و ارزان‌تر برای انجام کار هستند. اگر شما چنین اقداماتی را انجام ندهید، ابتدا مشتریان و سپس سودآوری را از دست خواهید داد.

پاسخ دادن به سوال دوم شاید کمی دشوارتر باشد (چطور می‌توان فهمید آیا دیگران به من اعتماد دارند؟). در این مورد چند نکته توصیه می‌شود:

  • از کارکنان سوال کنید: یکی از ساده‌ترین راههای رسیدن به این پاسخ پرسیدن سوالات روشن و صریح است. ممکن است در گروه کسانی باشند که مورد اعتمادتان باشند. از آن‌ها سوال نکنید چه احساسی دارند، در مقابل از آن‌ها بپرسید گروه چه احساسی دارد. سعی نکنید نکاتی را که در مورد افراد خاص وجود دارد نادیده بگیرید. در مقابل روی نظرات گروه تمرکز کنید و با این کار از نتیجه‌ای که به دست می‌آید متعجب خواهید شد.
  • به حرف کارکنان گوش فرا دهید: وقتی از کارکنان سوالی می‌کنید به پاسخ آن‌ها کاملا گوش دهید. این امر دقیقا مانند خواندن خط به خط یک کتاب است تا بتوانید مطلب را درک کنید. اگر کارکنان هنگام بیان مطلبی بعد از مدتی مکث کردند، نشان می‌دهد به شما اعتماد کامل ندارند.
  • کمتر رسمی باشید (خودمانی باشید): از اتاق خود بیرون بیایید. مدیریت بر مبنای سر زدن به همه‌جا (Management by walking Around) واقعا مفید و کارساز است. این رویکرد نوعی روش ارتباطی است که می‌خواهیم از کلیه فعالیت‌های روزانه آگاهی پیدا کنیم. این راهکار به مدیر امکان می‌دهد که نظرات سازنده یا بازخوردهای مناسب از کارکنان دریافت کند. این نوع مدیریت مناسب سازمان‌هایی است که دارای لایه‌های زیاد مدیران میانی هستند و شرایطی را فراهم می‌کند تا کارکنان بتوانند فرصتی به دست آورند تا بدون واسطه با رئیس خود گفتگو نمایند. وقتی شما به‌عنوان مدیر از اتاق کار خود بیرون می‌آیید، نه فقط باعث می‌شود افراد آمادگی بیشتری در پذیرش شما در حوزه کاریشان داشته باشند، بلکه چیزهایی را می‌شنوید یا می‌بینید که تاکنون در گزارش‌های دریافت شده وجود نداشته‌اند. علاوه بر این وقتی کارکنان شما را در حال قدم زدن می‌بینند دیگر شمارا به چشم رئیس نمی‌نگرند بلکه مانند یک فرد معمولی ویا دوست می‌شمارند.

اعتماد را می‌توان به دست آورد. جلب اعتماد کارکنان نیازمند زمان است. شما می‌توانید جزء یکی از سه دسته اشاره‌شده شده در قسمت قبلی باشید و یا اینکه جزء گروهی از مدیران که موجب می‌شوند میزان سود و سطح عملکرد به بالاترین سطح برسد. به کارکنان نشان دهید برای رسیدن به خواسته‌هایشان، می‌توانند به شما اعتماد کنند با این کار بعدا متعجب می‌شوید که کارکنان چقدر سریع به توانایی‌های شما در تصمیم‌گیری صحیح و درست اعتماد پیدا می‌کنند.

 

 

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × پنج =