آگاهی، بینش و شناخت انواع دادهها محرکهای پیادهسازی مدیریت دانش است، که بر عملکرد شخصی و سازمانی ما تأثیر داشته و نتایج شگفتانگیزی در پی خواهد داشت. اگر بتوان داراییهای سیستمی را ایجاد، کنترل، ارتقا و ارزشگذاری کرد، ذینفعان بسیاری را قادر میسازد تا اطلاعات را به بازار عرضه کرده و بخش مهمی از بازار در دست بگیرند که نتیجه آن منجر به خلق ارزش واقعی کسبوکار میشود.
وقتی در مورد ارزش واقعی کسبوکار مدیریت دانش سؤال میشود، رهبران با مدیریت دانش عجین میشوند زیرا هدف نهایی آنها کسب دانش است. بر اساس فرهنگ لغت، دانش، واقعیت یا شرط دانستن چیزی است که از طریق تجربه یا تداعی بهدستآمده است. در این اینجا با چهار کلمه و یا کلیدواژه روبرو شدیم که باید مبنای طراحی نتایج مؤثر حول حصول اطمینان از جریان دانش کسانی باشد که به آن نیاز دارند و میتوانند به دیگران انتقال دهند. اگر کمی دقیقتر به این عناصر توجه کنیم، میتوانیم به چگونگی جریان دانش پی ببریم و آن را درک کنیم.
برای مطالعهی مقالات تخصصی مدیریت دانش به پایگاه دانش مراجعه فرمایید.
- تبادل دانش (تجربه): فرآیند مدیریت دانش اغلب از طریق نظرسنجی و ارزیابی سالانه، نتایج و بازخورد کاربران را به دست میآورد. در بیشتر مواقع این نتایج و یافتهها، تجارب متفاوتی را نشان میدهند. اغلب اوقات این نتایج مستقیماً به تبادل دانش مربوط نمیشود زیرا این نظرسنجی به دنبال پیوند دادن عناصر ملموس است، مانند اینکه تا چه حد سیستم مدیریت دانش، بهبود شاخص کسبوکار را تسهیل کرده است، درحالیکه سناریوی واقعی این است که مدیریت دانش یک مشکل خاص را برای کاربر حل میکند. درواقع درک اینکه این عناصر و درک اینکه چگونه دانش باعث تسهیل رشد کارکنان / کاربران از طریق تحلیل نقشه Pain/Gain[1] میشود، نکته اصلی است.
- علاقهمندیهای دانشی: اگر به یک نقشه دانش شخصی یک کاربر توجه کنید ملاحظه میشود که هر کاربر نقشه مخصوص به خود را دارد که بر اساس منافع شخصی تهیهشده است. این نقشه میتواند مبنای مهمی برای ایجاد انجمنها و یا گروههای تعاملی نیز، باشد.
- داراییهای دانش: با توجه به اصل پارتو (80-20)، در مدیریت دانش بهتر است ابتدا نقشه راه را تهیه (بر مبنای 5C) و سپس بر اساس اصل پارتو برنامهها و فعالیتهای مدیریت دانش را سازماندهی و از مهمترین فعالیتها تا کماهمیتترین، آنها را اولویتبندی و بر این اساس شرح وظایف افراد تیم خود را مشخص کنید. همچنین اطمینان حاصل کنید که در بازه زمانی مناسب مثلا هر سه ماه یک بار این برنامه را بازنگری میکنید.
- برابری دانش: هوش مصنوعی مولد (در مقالات قبلی به آن پرداختیم) حول مجموعه دادهها و موارد استفاده شناساییشده پیرامون مدیریت دانش شخصی (PKM) ساختهشده است. هوش مصنوعی در حال پر کردن شکاف بزرگی برای ایجاد محتوای اطلاعات موجود و ارائه محتوای انتخابشده برای وضوح بهموقع است. هدف فقط گرفتن بازخورد کاربر نهایی نیست، بلکه ادغام آن با معیارهای کاربران در زمان واقعی و طراحی ویژگیهای کاربر است. مدیریت دارایی دانش (KAM) یک موضوع رو به رشد است و هر کاربر باید در مورد نحوه هدایت مدیریت دانش شخصی خود به سمت مدیریت دارایی دانش، آموزش ببیند و باید فرآیندی تعریفشده برای شناخت و درک دادهها موجود باشد. درواقع افراد باید بهمانند کپسولهایی از دانش بوده که برای جامعه بزرگتر مفید باشند. بهعنوانمثال امروزه لینکدین راههای زیادی را برای مدیریت دانش شخصی، ارائه میکند که در آن کاربران نشان صدای برتر جامعه را برای به اشتراک گذاشتن دیدگاههای خود و امکان ارائه محتوای انتخابشده دریافت میکنند.
لازم است یک چارچوب مدیریت دانش متناسب با هدف خود داشته باشید بهطوریکه سازمان شما را بهسوی توسعه سوق داده و در تبدیل به یک سازمان یادگیرنده کمک میکند. این موضوع مستلزم این است که دانش و تجارب موجود قابل اشتراکگذاری باشد، زیرا معیارهای عملکرد کلی را بهبود بخشیده و ذهنیت بهبود مستمر را هدایت میکند. در این حالت افراد حس میکنند که در ایجاد داراییهای دانشی سازمان نقش و مشارکت دارند.
همانطور که اشاره شد، فعالیتهایی در مورد حصول اطمینان از اینکه داراییهای دانشی ایجاد، کنترل، سازماندهی و به اشتراک گذاشته میشوند، انجام میشود. همچنین گفته شد که این داراییها باید بهگونهای ارتقا یابند که ذینفعان متعددی از طریق چارچوب دانش در سطح سازمان از آن بهرهمند شوند.
در اینجا سوا این است که چرا نتایج مورد انتظار را به دست نیاوردهایم؟ ما کجای کار را از دست دادهایم؟ پاسخ این سؤالات در درک چگونگی شناخت دادهها بهصورت فردی و ارزشگذاری توسط افراد، تیمها و سازمانها با توجه به معیارها و استانداردهای جهانی است. در اینجا نکته قابلتوجه این است که هوش مصنوعی میتواند این شکاف را پر میکند که در ادامه به آن پرداخته میشود.
بهطور خلاصه:
در ابتدا معیارهای مدیریت دانش ما باید هم اثربخشی و هم کارایی مدیریت دانش را اندازهگیری کند. تمرکز باید از فعال کردن جریان دانش از طریق فناوری، افراد و فرآیندها به ایجاد عناصر پیرامون فرهنگ، رهبری و مدیریت عملکرد حرکت کند. مهم است که نحوه ایفای نقش بزرگتر مدیریت دانش شخصی را در نظر بگیریم و از هوش مصنوعی برای ایجاد برابری دانش استفاده کرده و اطمینان حاصل کنیم که به تجربهای که منجر به ارتباط بیشتر میشود، بازمیگردد.
منبع:
https://www.kminstitute.org/blog/driving-pkm-creation-focus-around-knowledge
[1] مشکلات / دشواریها و دستاوردها: دشواریها / مشکلات و دستاوردها روشهایی برای نگاه کردن به نیازهای کاربران بر اساس این است که چگونه یک محصول یا خدمات میتواند مشکل کاربران را حل کند و چگونگی بهرهمندی از یک محصول یا خدمات را نشان میدهد.