نوآوری یکی از موضوعات بسیار مهم در صنعت انرژی است. از تغییر رویکرد کشورها برای دستیابی به منابع جدید انرژی تجدیدپذیر گرفته تا توسعه فناوری خودکار و سیستمهای یکپارچه همواره با هدف ایجاد یک اکوسیستم پایدار شکلگرفته و «نوآوری» موتور محرک تمامی این اقدامات است.
یکی از مهمترین زیرساختهای توسعه نوآوری، «مدیریت دانش» است؛ چرا که به سازمانها کمک میکند با درنظرگرفتن دانشهای پیشین، اقدام به خلق دانش جدید کنند. این فرایند میتواند زمان ارزشمندی که برای حل مسائل صرف میشود را کاهش داده و استفاده از منابع سازمان برای تحقق اهداف کلان را بهبود بخشد؛ اما تجربیات شرکتهای برتر در حوزه انرژی نشان داده که پیادهسازی مدیریت دانش با موانع زیادی همراه است. پس چگونه ذینفعان صنعت انرژی میتوانند این موانع را پشت سر بگذارند و از مزایای بسیار مهم مدیریت دانش بهرهمند شوند؟ چه چیزهایی باید در نظر گرفته شود؟ برای پیدا کردن پاسخها، ادامه مقاله را مطالعه کنید.
مدیریت دانش در صنعت انرژی
یکی از واقعیتهایی که مدیریت دانش را در صنعت انرژی ضروری میکند این است که این نظام چقدر برای به اشتراکگذاری دانش و استفاده از آن برای اجرای ایدههای نوآورانه مفید است. مدیریت دانش بستر بسیار مناسبی برای بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و افزایش اثربخشی در وظایف عملیاتی است. بر اساس دادههای تاریخی، بسیاری از سازمانهای صنعت نفت در مدیریت دانش پیشرو هستند اما سایر حوزههای این صنعت بهاندازه بخش نفت در پیادهسازی مدیریت دانش پیشرفت نداشتهاند. پیادهسازی مدیریت دانش به سازمانها کمک میکند تا فرآیندهای خود را با جمعآوری و سازماندهی مؤثر دانش آشکار و تقویت همکاری میان کارکنان برای استفاده از دانش پنهان، بهینه کنند.
وضعیت فعلی مدیریت دانش در بخش انرژی
در حال حاضر مدیریت دانش در صنعت انرژی نشاندهنده گامهای درستی است و نیاز به بهبود دارد. خوشبختانه مدیریت دانش بهاندازه لازم شناختهشده است و سازمانها تلاشهای دقیقی برای پیادهسازی استراتژیهای مدیریت دانش انجام دادهاند. گزارشهای تحلیلی وضعیت مدیریت دانش در صنعت انرژی بر اهمیت اولویتبندی در پیادهسازی مدیریت دانش تأکید میکنند. بااینحال، چند شکاف وجود دارد که سازمانها باید آن را بهبود بخشند.
یکی از مهمترین نقاط بهبود، نیاز سازمانها به ایجاد «پلتفرمهای هوشمند اشتراکگذاری دانش» برای تشویق فرهنگ همکاری میان کارکنان است. در نظر بگیرید که چگونه تجزیهوتحلیل دادهها، یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی میتوانند در پیشبینی مشتریان، اتخاذ تصمیمات مؤثر و خلق دانش موثر باشند. ادغام یک ابزار هوش مصنوعی مانند چتجیپیتی در مدیریت دانش میتواند استخراج اطلاعات از حجم عظیم داده را سریعتر و بدون مشکل کند. چالشهای نگهداری و انتقال دانشی که صنعت انرژی در چند سال اخیر با آن روبرو شده است را فراموش نکنیم. با استراتژیهای بهتر، این صنعت باید توانایی انتقال اطلاعات مهم را در بین چندین لایه از کارمندان داشته باشد.
برای مطالعهی مقالات تخصصی مدیریت دانش به پایگاه دانش مراجعه فرمایید.
چالشهای پیادهسازی مدیریت دانش در صنعت انرژی
پیادهسازی مدیریت دانش در صنعت انرژی با چالشهایی همراه است که در ادامه به برخی از مهمترین موارد اشارهشده است:
- عدم آگاهی و درک: باوجود تلاشهای قابلتوجهی که در طول چند دهه برای پیادهسازی رویکردهای مدیریت دانش انجامشده است، صنعت انرژی هنوز نیاز به ایجاد آگاهی و درک نسبت به مدیریت دانش دارد. بسیاری از سازمانها هنوز باید با فواید این مسئله در بهبود کارایی عملیات خود آشنا شوند و ممکن است به درک لازم از اصول آن نیاز داشته باشند. مقابله با این چالش مستلزم کمپینهای آگاهسازی در سازمانها است که در آن کارکنان در مورد هدف و مزایای مدیریت دانش آموزش بینند. این کار میتواند از طریق کانالهای ارتباطی مختلف، از جمله کارگاهها و برنامههای آموزشی انجام شود. روش دیگر برجسته کردن ابتکارات مدیریت دانش موفق است که در صنعت انرژی برای تقویت نوآوری و کارایی مفید بوده است. با به اشتراکگذاری تجربیات موفق، علاقه به اصول و شیوههای مدیریت دانش در بین کارکنان افزایش پیدا میکند.
- مقاومت فرهنگی: در برخی مواقع پیادهسازی شیوههای مدیریت دانش در صنعت انرژی مورد استقبال قرار نمیگیرد. بخشی از این چالش به فرهنگ ضعیف به اشتراکگذاری دانش در سازمانها و احتکار عمدی دانش اشاره دارد که مانع اجرای مؤثر مدیریت دانش در صنعت انرژی میشود. مقاومت فرهنگی را میتوان به چند روش کاهش داد. یکی از آنها ترویج آگاهانه فرهنگ اشتراک دانش در محیط کار با تشویق کارکنان است. واحدهای متولی مدیریت دانش باید تلاش کنند تا با ایجاد کانالهای رسمی و غیررسمی، اشتراک دانش و تخصص در بین همکاران را ترویج دهند. این امر با پاداش دادن به رفتارهای مشارکتی موفقتر خواهد بود.
یکی دیگر از ابعاد مقاومت فرهنگی، نبود بستر مناسب فناورانه برای به اشتراکگذاری دانش است. به دلیل مشکلات یکپارچهسازی سیستمهای مدیریت دانش با جریانهای کاری پیچیده موجود، در دسترس بودن محدود منابع و سیستمهای قدیمی، تیمهای مدیریت دانش هنوز باید بر چالشهای فناوری غلبه کنند. این مشکلات از طریق سرمایهگذاری در ابزارهای ارزشمند مدیریت دانش، مانند نرمافزار مدیریت دانش که بهطورساده با اهداف سازمانی هماهنگ شده و با سیستمهای موجود ادغام میشود، قابلحل هستند. انتخاب ابزارهای مناسب شامل استفاده از بازخورد کاربران، انجام ارزیابیهای دقیق و همکاری با تیمهای فناوری اطلاعات برای انتخاب سیستمهای مناسب است.
- مقاومت در برابر تغییر: بهندرت پیش میآید که کارمندان و ذینفعان اصلی در صنعت انرژی تمایلی به اتخاذ ابزارها و فرآیندهای جدید در جریان کاری خود نداشته باشند. آنها ترجیح میدهند به روشهای سنتی و قدیمی پایبند باشند و درعینحال در مقابل تغییراتی مانند پذیرش فناوری مقاومت کنند. درحالیکه مقابله با این امر میتواند دشوار باشد، سازمانها میتوانند تغییرات محسوس و قابلاندازهگیری را در این خصوص تجربه کنند. تیمهای اجرایی مدیریت دانش میتوانند نشان دهند که این کار چقدر برای رشد شخصی و فرآیندهای کاری کارکنان و صرفهجویی در میزان تلاش و زمان ضروری است.
- فقدان معیارها و بازگشت سرمایه قابلاثبات: یکی دیگر از عواملی که مانع پذیرش مدیریت دانش در صنعت انرژی میشود، نیاز به معیارها و بازده بازگشت سرمایه قابلاثبات در این بخش است. ارزیابی اثربخشی ابتکارات مدیریت دانش زمانی چالشبرانگیز است که معیارهای مشخصی برای اندازهگیری اقدامات وجود نداشته باشد. غلبه بر این چالش با شناسایی شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) مرتبط با اهداف هر سازمان شروع میشود که کارایی عملیاتی و همکاری را از طریق مدیریت دانش افزایش میدهد. همچنین میتوان سیستمهای مناسبی را برای جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها بهمنظور اندازهگیری اثرات مدیریت دانش پیادهسازی کرد.
مزایای پذیرش مدیریت دانش در صنعت انرژی
مدیریت پیچیدگیهای صنعت انرژی نیازمند یک سیستم مدیریت دانش موثر است که همهچیز را مستند کند. این سیستم منبع درستی برای کارکنان و ذینفعان است تا به آن مراجعه کرده و تصمیمات آگاهانه بگیرند. سایر مزایای پذیرش مدیریت دانش در صنعت انرژی عبارتاند از:
نگهداری و حفظ دانش: یکی از مهمترین مزایای پذیرش مدیریت دانش در صنعت انرژی، تسهیل در جذب و حفظ دانش در این بخش است. این امر هم در مورد دانش آشکار و هم برای دانش پنهان صدق میکند. در این سناریو، دانش آشکار شامل مشخصات فنی و رویههای مستندی است که در پایگاههای اطلاعاتی و مخازن دانش ذخیره میشوند؛ بنابراین، دانش صریح را میتوان با توسعه یک مخزن متمرکز حاوی دستورالعملهای ایمنی بهروز و دستورالعملهای فنی که بهراحتی قابلدسترسی هستند، ایجاد کرد. دانش ضمنی میتواند از طریق به اشتراکگذاری تجربه و تخصص توسط کارکنان خبره و همچنین از طریق برنامههای مربیگری و پلتفرمهای مشارکتی حفظ شود که در آن مهندسان باتجربه، دانش خود را برای کمک به حل مسئله به اشتراک میگذارند.
افزایش همکاری و به اشتراکگذاری دانش بین کارکنان: اجرای تکنیکهای مدیریت دانش در صنعت انرژی میتواند همکاری کارکنان و اشتراک دانش را افزایش دهد. کارمندان میتوانند همکاری کنند، اطلاعات را به اشتراک بگذارند و با پلتفرم مدیریت دانش مناسب ارتباط برقرار کنند. این امر نوآوری را تقویت میکند و به دلیل صرفهجویی در زمان، بازده اجرایی کارکنان را افزایش میدهد. همکاری پیشرفته میتواند از طریق ایجاد گروههای تخصصی در حوزههای خاص در بخش انرژی امکانپذیر باشد. سپس کارمندان میتوانند بهطور جمعی در مورد چالشها بحث کنند و راهحلها را بهطور یکپارچه پیدا کنند.
بهبود فرآیندهای تصمیمگیری بر اساس دسترسی به اطلاعات مربوطه: پیادهسازی مدیریت دانش در صنعت انرژی میتواند منجر به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری شود، زیرا دسترسی بهتری به اطلاعات مرتبط از طریق پایگاههای داده غنی از محتوا وجود دارد که همه چالشهای بالقوه را در طول گردش کار فهرست بندی میکند. با این کار، تصمیمگیرندگان همیشه میتوانند به اطلاعات بهروز، مرتبط با زمینه و اطلاعات دقیق دسترسی پیدا کنند که برای تصمیمگیری آگاهانه ضروری است. دادهها را میتوان از طریق دایرکتوریهای دانشی که توسط کارشناسان موضوعی در سازمان طبقهبندیشدهاند و بهطور آشکار در اختیار هر کسی که به دنبال راهنمایی است، در دسترس قرار داد.
تسهیل نوآوری و یادگیری مستمر در سازمانها: نوآوری برای پیشرفت پیوسته در صنعت انرژی ضروری است. مدیریت دانش این امر را با تشویق به نوآوری و یادگیری مستمر در سازمانها تسهیل میکند. فراهم کردن بسترها و فرآیندهایی برای به اشتراکگذاری دانش، این ابزار را به ابزار مناسبی برای پرورش فرهنگی تبدیل میکند که یادگیری مستمر و نوآوری را در بین کارکنان ترویج میکند. این کار میتواند از طریق کانالهایی برای ارائه و بحث درباره ایدههای نوآورانه در میان کارکنان و روشهای جدید کشف فناوری باشد.
افزایش بهرهوری عملیاتی و کاهش هزینه: پیادهسازی مدیریت دانش مزایایی بسیاری برای افزایش راندمان و کاهش هزینه در بردارد. وقتی زمان کمتری صرف حل مسائل میشود، بهویژه مسائلی که قبلاً توسط متخصصان حل و با دقت در مخازن دانش ثبتشدهاند، زمان ارزشمندی برای کارهای دیگر باقی میماند. سازمانهای صنعت انرژی میتوانند با استفاده از مدیریت دانش فرآیندها را سادهسازی کنند و با استفاده از بهترین شیوههای موجود در سامانه مدیریت دانش، احتمال خطا را کاهش دهند. زمانی که رویههای عملیاتی استاندارد و بهترین شیوهها در شرکت مستند شده و بهراحتی به اشتراک گذاشته میشوند، شانس بیشتری برای کارایی و سازگاری در جریانهای کاری وجود دارد. این امر با کاهش زمان خرابی و تشویق کارشناسان به اشتراکگذاری دانش خود، حل مسئله را بهبود میبخشد.
تدوین برنامه راهبردی برای غلبه بر موانع: شرکتهای صنعت انرژی به یک برنامه استراتژیک برای کمک به بهبود پذیرش مدیریت دانش نیاز دارند. این برنامه استراتژیک باید به چالشهای منحصربهفرد در این بخش بپردازد و یک محیط اشتراک دانش فراگیر را ترویج کند. عناصر کلیدی برنامه استراتژیک شامل ارزیابی کامل موانع فعلی سازمان برای پذیرش مدیریت دانش است. شرکتها میتوانند با ارزیابی این موانع، زمینههایی را برای تلاش بیشتر و بهبود اشتراکگذاری دانش در میان کارکنان، مانند مقاومت فرهنگی و عدم آگاهی، درک کنند. پسازاین ارزیابی، سازمان میتواند یک استراتژی جامع برای ایجاد آگاهی بیشتر در مورد مدیریت دانش و مزایای آن تدوین کند. با ترویج اهمیت پذیرش آن، کارمندان و رهبران میتوانند با درک ارزش آن تمایل بیشتری به مشارکت داشته باشند. سایر جنبههای برنامه استراتژیک عبارتاند از:
- تهیه برنامهها و منابع آموزشی.
- حذف مراحل غیرضروری که میتواند یکپارچگی مدیریت دانش در جریان کاری آنها را مختل کند.
- ایجاد معیارهای کلیدی برای سنجش اثربخشی مدیریت دانش.
نمونههایی از مدیریت دانش در صنعت انرژی
بیایید در ادامه به چند نمونه نگاه کنیم تا الهامبخش شما برای ایجاد سیستم مدیریت مبتنی بر دانش باشد.
مدیریت دانش در آبب
شرکت ABB یکی از شرکتهای بزرگ در زمینه فناوری و اتوماسیون صنعتی است. این شرکت نیز از مدیریت دانش بهعنوان یک رویکرد استراتژیک برای بهبود عملکرد و افزایش نوآوری استفاده میکند.مدیریت دانش در گروه آبب بهمنظور بهبود عملکرد، افزایش کارآیی و ایجاد نوآوری مورداستفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه شرکتهای بزرگ مانند ABB با دانش فنی و سازمانی گستردهای روبرو هستند، مدیریت دانش ابزاری استراتژیک است که به آنها کمک میکند تا دانش خود را بهترین شکل مدیریت کنند و از آن بهرهبرداری کنند.
یکی از اقدامات مدیریت دانش در شرکت آب ب یکپارچهسازی فرایندهای سازمانی با مدیریت دانش است. این کار با این هدف انجامشده است که سازمان از طریق فرآیندهای کاری استانداردشده و رویکرد مدیریت دانش به دستاوردهای فرآیندی فوقالعاده دست یابد. شرکت ABB برای پیادهسازی مدیریت دانش از نرمافزار “ABB Knowledge Manager” استفاده میکند. این نرمافزار بهعنوان یک سیستم مدیریت دانش یکپارچه طراحیشده است و قابلیتهایی مانند جمعآوری، ذخیره، سازماندهی و به اشتراکگذاری دانش را فراهم میکند.
شرکت زیمنس
اولین اقدام در ایجاد یک بستر تعاملی و دیجیتال برای به اشتراک گذاشتن تجربیات، روشها و دروسآموخته پروژهها در زیمنس، به سال 1999 و با راه اندازی I CN ShareNet برمیگردد، سامانهای که در سال 2004 به Com ShareNet تغییر نام داد. چند سال بعد، سیستم Community4Competence در دپارتمان تحرک و اتوماسیون صنعتی مورد استفاده قرار گرفت و در ادامه نیز سیستم TechnoWeb 2.0 برای کل سازمان زیمنس در نظر گرفته شد.
در سال 2005، باید یک پایگاه داده برای پروژههای مرجع و پکیج راهکارهای اثبات شده برای واحد سیستمهای امنیتی ایجاد میشد؛ در نتیجه، پلتفرم تعاملی References @ SBTتوسعه داده شد که هدف آن بیشتر دپارتمان فناوریهای ساختمانسازیزیمنس بود.
پس از گسترش دامنه این سامانه در چندین بخش دیگر زیمنس، این سرویس در سال 2012 به References +تغییر نام داد. تقریباً 15 سال است که این بستر شناخته شده و بسیار موفق، دسترسی به هزاران منبع دانشی را برای کارکنان زیمنس فراهم کرده است. در سال 2019، سامانه References + به پایگاه دانش جامع و مرجع زیمنس تبدیل شد. این برنامه جدید با تغییر رابط کاربری، افزودن اپلیکیشن تلفن همراه و تعدادی بهبود کاربردی دیگر، دسترسی کلیه کارکنان زیمنس در اقصی نقاط جهان را به این سامانه تسهیل کرد.