مجله مدیریت دانش و نوآوری دانا شماره ۲۶
ولتر؛ نویسنده، فیلسوف و مورخ قرن هجدهم، زمانی نوشت: «تاریخ مجموعهای از دروغهاست!» و وینستون چرچیل، نخستوزیر بریتانیا در طول جنگ جهانی دوم که یک مورخ بااستعداد نیز محسوب میشود، زمانی گفت «تاریخ را فاتحان مینویسند!»
اما تاریخ چه ارتباطی به مدیریت دانش دارد؟ دلیل اصلی مطالعه تاریخ این است که از گذشته درس بگیریم تا مطمئن شویم که یک اشتباه را تکرار نمیکنیم. بگذارید نقلقولی که اغلب از جورج سانتایانا گفته میشود را تکرار کنم: «کسانی که از تاریخ درس نمیگیرند، محکوم به تکرار آن هستند.» این دقیقاً هدفی است که یک برنامه مدیریت دانش خوب دنبال میکند. دلیل وجودی مدیریت دانش مطالعه و یادگیری از گذشته و سپس اشتراکگذاری این دانش است.
باید توجه داشت دانشی که گردآوری و درنهایت منتشر میشود، به ذات خود یک محتوای تاریخی است. یک مورخ خوب دادهها را بادقت بررسی میکند و یافتههای خود را با بیطرفی ارائه میدهد. این کار همیشه هم آسان نیست. گاهی اوقات، حتی بهترین مورخان نیز ممکن است تعصبات پنهان و از پیش تعیینشدهای داشته باشند که خودشان هم از آن بیخبرند. اغلب اوقات، محققان، از آنچه اتفاق افتاده است ایدهای در ذهن دارند و با آن پیشزمینه وارد پروژه میشوند؛ سپس برمبنای این ایده ذهنی، بهگونهای به تنظیم تاریخچه رویداد میپردازند که با تصورات قبلیشان مطابقت داشته باشد. این دقیقاً همان چیزی است که وینستون چرچیل گفت که برندگان تاریخ را مینویسند و آنها این کار را برای توجیه کارهای خود انجام میدهند.
برای اینکه دانش را بهدرستی مدیریت کنید، باید یک مورخ شوید. شما باید بتوانید گذشته را به شکل هدفمند و با دید باز ببینید، مدون کنید و از آن استفاده کنید. در غیر این صورت محکوم به تکرار آن خواهید بود.